saturating signal


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
سيگنال اشباع شده ~ سيگنال راداري که دامنه آن بيشتر از محدوده ي ديناميکي سيستم گيرنده است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت saturating signal معنی saturating signal معنی saturating signal به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک saturating signal در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
saturation
اشباع ~ 1. شرايطي که در آن افزايش بيشتر يک متغير ، افزايش بيشتري را در اثر حاصل از آن ايجاد نمي کند . 2. شرايطي که به هنگام راه اندازي ترانزيستور با جريان زياد ايجاد مي شود به طوري که در جهت مستقيم باياس مي شود (مثلاً در ترانزيستور PNP ، کلکتور نسبت به بيس مثبت مي شود .) در کاربردهاي سوييچنگ تحت شر ...

saturation current
جريان اشباع ~ بيشينه جريان ممکن که مي توان با افزايش ولتاژ اعمالي به قطعه به دست آورد . اين جريان در لامپ گازي جرياني است ولتاژ اعمالي در آن براي جذب همه يونها کافي است .در ديود نيمرسانا، جريان اشباع آن بخش از جريان حالت پايدار معکوس است که در نتيجه جابه جايي حاملهاي اقليت ناشي از حرارت در طول پيون ...

saturation curve
منحني اشباع ~ منحني نشان دهنده چگونگي به اشباع رسيدن کميتي مانند جريان يا شار مغناطيسي .

saturation induction ; saturation flux density
القاي اشباع ؛ چگالي شار اشباع ~ بيشينه القاي ذاتي ممکن در ماده .

saturation magnetostriction
مغناطو تنگش اشباع ~ مقدار مغناطوتنگشي که در صورت افزايش نامحدود نيروي مغناطيس کننده مي توان به آن رسيد .

saturation reactance
رآکتانس اشباع ~ رآکتانس سيم پيچ گيت تقويت کننده مغناطيسي در طول فاصله زماني اشباع .

saturation region
ناحيه اشباع ~ ناحيه کاري که در آن افزايش مؤلفه تحريک کننده سبب افزايش بيشتر اثر خروجي نمي شود .

saturation voltage
ولتاژ اشباع ~ حداقل ولتاژ لازم براي توليد جريان اشباع .

Saturn
ساترن ~ راکت بالا برنده براي پرتاب سفينه هاي فضاي بزرگ مانند شاتل فضايي .

sawtooth current
جريان دندانه ازه اي ~ جرياني که داراي شکل موج داندانه اره اي است .