Schroedinger wave function


اصطلاح
برق و الکترونیک
26 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
تابع موج شرودينگر ~ تابع موجي که حالت سيستم را بيان و در معادله شرودينگر صدق مي کند. مربع تابع موج براي ذره يا فوتون متناسب است با احتمال حضور ذره نقطه اي خاص و در زماني خاص .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت Schroedinger wave function معنی Schroedinger wave function معنی Schroedinger wave function به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک Schroedinger wave function در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
scintillation
سوسوزني ~ 1. جرقه اي از نور ( فوتونهاي نوري) که به وسيله ذره يونيده ساز يا فوتون در فسفر توليد مي شود . 2. جا به جايي ظاهري سريع ، نمايش هدف از موقعيت متوسط خود روي صفحه نمايش رادار . يک دليل آ« انتقال نقطه بازتابش مؤثر روي هدف ميتواند باشد. آن را سوسوزدن هدف يا برق زدن هدف نيز مي نامند. 3. محو شدگ ...

scintillation counter
شمارنده سوسوزني ~ شمارنده اي که سوزنهاي آن با تابش يونيده ساز در ماده فلوئورسان توليد مي شود و با لامپ نوري چند برابر کننده و مدارهاي مربوط به آن آشکار و شمارش مي شود. اين دستگاه کاربرد بسياري در تحقيقات پزشکي ، تحقيقات هسته اي و اکتشاف سنگهاي راديو اکتيو دارد.

scintillation spectrometer
طيف سنج سوسوزني ~ شمارنده سوسوزني که براي مطالعه توزيعهاي انرژي به کار مي رود.

scintillator material
ماده ي سوسوزن ~ ماده اي که در پاسخ به تابش يونيده ساز، فوتونهاي نوري گسيل مي کند. چهار دسته ي اصلي مواد سوسوزن عبارت اند از ( 1, 1) بلورهاي غير آلي مانند يديدسديم ، تک بلورهاي تاليم و صفحات روي سولفيد نقره ؛ ( 2) بلورهاي آبي مانند انتراسن و ترانستيلبن؛ ( 3) سوسوزنهاي حلالهاي شيشه ، پلاستيک يامايع ؛ ...

SCR bridge
پل SCR ~ آرايشي از چهار يکسوساز کنترل شده سيليسيمي براي تشکيل پل تمام-موج .

scrambled speech
صحبت درهم شده ~ صحبتي که با معکوس کردن غيرقابل فهميدن شده است مانند مخفي کردن مکالمات تلفني. در طرف گيرنده ، سيگنالها دوباره معکوس ميشوند تا صداي اوليه بازسازي شود.

scrambler; speech scrambler
درهم گذار ؛ درهم گذار صحبت ~ مداري که بسامدهاي صحبت را با فيلترهايي به محدوده هاي بسامدي مختلف تقسيم مي کند، سپس بسامدها را معکوس و جا به جا مي کند به طوري که صداهاي به وجود آمده ، قابل فهم نخواهد بود . در ساده ترين سيستم ، کل محدوده ي بسامدي صحبت با خروجي نوسان سازي با بسامد ثابت مخلوط مي شود و بس ...

scratchpad memory
حافظه ي دم دستي ~ حافظه ي کوچکي با دستيابي سريع در کامپيوتر براي ذخيره کردن دستورالعملها و رمزهايي که به طور متناوب استفاده مي شوند يا نگهداشتن واحدهاي مياني لازم براي نتياج نهايي.

screen
صفحه نمايش ~ 1.سطحي که تصوير تلويزيون ، رادار ، پرتوX يا اسيلوسکوپ پرتو- کاتدي روي آن براي مشاهده ساخته مي شود. صفحه نمايش مي تواند صفحه فلوئورسان بالايه ي فسفري باشد که انرژي باريکه الکتروني را به نور مرئي تبديل مي کند يا صفحه شفاف يانيمه شفاف باشد که تصوير اپتيکي روي آن تابيده مي شود. همچنين مي ت ...

screen grid; screen
شبکه پرده ؛ پرده ~ شبکه قرار گرفته بين شبکه کنترل و اند لامپ الکتروني که معمولاً در پتانسيل مثبت ثابتي نگه داشته مي شود تا نفوذ الکتروستاتيک آند را در فضاي بين شبکه صفحه نمايش و کاتد کاهش دهد.