بيس ، پايه ، مبنا ~ 1. يکي از سه ناحيه تشکيل دهنده ي ترانزيستور پيوندي دو قطبي که نواحي اميتر و کلکتور را از هم جدا مي کند . باربرهاي اقليت از اميتر به داخل بيش تزريق مي شوند و در آنجا يا باز ترکيب شده و يا به داخل کلکتور نفوذ مي کنند . ناحيه ي بيش قابل قياس با شبکه ي لامپ خلا تر بود و گيت ترانزيستور اثر - ميدان است . 2. بخشي از يک لامپ الکتروني شامل پايه ها ، سر سيمها و يا ديگر پايانه ها که اتصالات بيروني به صورت مستقيم يا از طريق جاپايه ( سوکت ) به آن انجام مي شود . 3. تخته ي پلاستيکي ، سراميکي يا ساير مواد عايق که اتصالات سيمي چاپي روي آن انجام مي شود . 4 . عدد صحيحي که همه ي رقمها در سيستم علامتگذاري رايانه اي نسبت به آن مرتبط اند . ارقام متوالي ضرايب توانهاي متوالي مبنا هستند . متداولترين مقادير مبناي اعداد 2، 8 ، 10 ~ هستند radin نيز ناميده مي شود . 5 . عدد مبناي يک سيستم لگاريتم نظير 10 يا 2/718 .
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نتلغت نامه شغل نتمشاوره شغلی و تحصیلی شغل نتbaseمعنی baseمعنی base به فارسیلغت نامه برق و الکترونیکواژگان تخصصی برق و الکترونیکاصطلاحات تخصصی برق و الکترونیکمخفف های تخصصی برق و الکترونیکbase در برق و الکترونیک