self - discharge


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
خود - تخليه ~ از بين رفتن ظرفيت مفيد پيل يا باتري ذخيره ي يوني به دليل واکنشهاي شيميايي داخلي . اين واکنشها مي توانند تبخير شيميايي يا واکنش آرام الکتروليت با آند حتي در هنگام باز بودن مدار پيل باشد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت self - discharge معنی self - discharge معنی self - discharge به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک self - discharge در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
self - energy
انرژِي - خودي ~ انرژيمعادل جرم باقي ساکن ذره - انرژي خودي الکترود 511 کيلو وات است .

self- excited
خود تحريک ~ عمل کردن بدون منبع توان يا تحريک خارجي .

self - excited oscillator
نوسان ساز خود تحريک ~ نوسان سازي که آغاز نوسان و تعيين بسامد آن بر اساس مدارهاي تشديد خودش است .

self- focused picture tube
لامپ تصوير خود کانوني ~ لامپ تصوير تلويزيوني که داراي همگرايي الکتروستاتيکي خودار ، همراه با تفنگ الکتروني است .

self - generating transducer
تراگردان خود مولد ~ تراگرداني که به تحريک الکتريکي خارجي براي ايجاد سيگنالهاي خروجي معين شده نياز ندارد .

self - guided
خود هدايت شونده ~ هدايت شونده فقط به وسيله قطعات خود عمل کننده داخلي مانند موشک جهت ياب .

self - gealing capacitor
خازن خود ترميم ~ خازني که پس از شکست ناشي از ولتاژ بيش از حد ، خود را ترميم مي کند. خازنهاي هوايي ، بعضي از خازنهاي الکتروليتي مرطوب و بعضي از خازنهاي پوسه پلاستيکي فلزي شده داراي اين ويژگي هستند .

self - impedance
امپدانس خودي ~ امپدانس زوج پايه هايي از آرايه آنتني يا شبکه هنگامي که همه ي زوج پايه هاي ديگر مدار باز باشند .

self - inductance
اندوکتانس خودي ~ اندوکتانسي که ولتاژي القايي را در همان مدار در اثر تغييرات جريان توليد مي کند .

self - induction
خود القايي ~ توليد ولتاژ در مدار با تغييرات جريان در همان مدار .