sensitivity-time control


اصطلاح
برق و الکترونیک
24 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
کنترل زماني حساسيت ~ مدار کنترلي خودکاري که بهره گيرده را در فاصله هاي زماني منظمي تغيير مي دهد تا سطوح خروجي نسبي مطلوب را از دو يا چند سيگنال متوالي و نابرابر ورودي به دست آورد . اين مدار در گيرنده لورن دامنه سيگنال خروجي را ، هنگامي که گيرنده بين دو سيگنال ورودي با شدت متناوب تنظيم مي شود ، ثابت نگه مي دارد . کنترل زماني حساسيت در گيرنده رادار ، بهره را پس از ارسال پالس کاهش مي دهد به طوري که سيگنالهاي پژواک مجاور و نزديک روي سيستم اضافه بار ايجاد نکنند، سپس به تدريج بهره راتا مقدار بيشينه لازم براي هدفهاي دورتر افزايش ميدهد. آن را کنترل تعادل دامنه ، کنترل بهره ي ضد آشوب ، کنترل بهره ي تفاضلي ، کنترل زماني بهره، کنترل جارو شده ، کنترل بهره موقتي يا کنترل بهره ي متغير با زمان نيز مي نامند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت sensitivity-time control معنی sensitivity-time control معنی sensitivity-time control به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک sensitivity-time control در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
sensitometer
حساسيت سنج ~ ابزاري که حساسيت مواد حساس به نور را اندازه مي گيرد.

sensitometry
حساسيت سنجي ~ اندازه گيري مشخصه هاي پاسخ نوري فيلم عکاسي در شرايط معين قرار گرفتن در معرض نور و چاپ عکس .

sensor
حسگر ~ قطعه اي که تغيير کميت فيزيکي يا شيميايي را حس مي کند و خروجي الکتريکي ايجاد مي کند مانند پاسخي که به تحريکهاي فيزيکي معيني مانند نور ، صدا ، گرما ، فشار ، سرعت جريان مايع ، ميدان مغناطيسي يا بسامد راديويي داده مي شود . همچنين ممکن است از آن در حس کردن وجود بخار شيميايي استفاده شود . سلول نور ...

separately excited
تحريک جداگانه ~ به دست آوردن تحريک از منبعي بجز خود ماشين يا قطعه.

separation
جدايي ~ زاويه جداسازي بين کانالهاي چپ و راست استريو ، بر حسب دسي بل . مقدار مشابهي براي کانالهاي جلو و عقب در سيستم چهار صدايي به کار مي رود . هر چه جداسازي بر حسب دسي بل بيشتر باشد ، جدايي بهتر است.

separation circuit
مدار جدايي ~ مداري که سيگنالها را بر حسب دامنه ، بسامد يا مشخصه ديگري مرتب مي کند.

seperation filter
فيلتر جداسازي ~ فيلتري که باندهاي بسامدي را در سيستمهاي حامل از يکديگر جدا مي کند.

seperation loss
تلفات جدايي ~ تلفات خروجي که به هنگام عدم اتصال کامل پوشش روي نوارمغناطيسي با سطوح هد بازسازي يا ضبط به وجود مي آيد.

separator
جداساز ~ 1. مداري که يک نوع سيگنال را از سيگنالهاي ديگر ، با برش ، تفاضل ياانتگرال گيري جدا مي کند . 2. ورقه عايق خلل و فرج دار بين صفحات باتري .

septate waveguide
موجبر پره دار ~ موجبري که شامل يک يا چند پره قرار گرفته در مقطع موجبر براي کنترل انتقال توان ريزموج است.