shield


اصطلاح
برق و الکترونیک
6 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
حفاظ ~ پوشش فلزي قرار گرفته در اطراف مدار يا قطعه براي جذف کردن اثر ميدان الکتريکي يا مغناطيسي داخل نواحي معين شده يا بيرون آنها .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت shield معنی shield معنی shield به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک shield در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
shielded cable
کابل حفاظت شده ~ کابلي که پوشش رسانايي در اطراف هاديهاي عايق شده دارد . اغلب از سيم مسي braided ~ براي اين منظور استفاده مي شود .

shielded pair
زوج حفاظت شده ~ خط انتقال دو سيمه اي که با غلاف فلزي محصور شده است .

shielded room
اتاق حفاظت شده ~ اتاقي که با نصب حفاظهاي مناسب در کف، ديوارها و سقف از ورود تداخلهاي الکترومغناطيس به داخل آن جلوگيري شده و تداخل ورودي احتمالي از طريق خطوط نيرو نيز حذف شده است .

shielded transmission line
خط انتقال حفاظت شده ~ خط انتقالي که عناصر آن انتشار انرژي الکترومغناطيس را به فضاي محدودي در داخل يک غلاف رسانا محدود مي کنند . به اين ترتيب از تابش امواج راديويي از خط جلوگيري مي شود .

shielded wire
سيم حفاظت شده ~ سيم عايق شده پوشيده با حفاظ فلزي که معمولاً از سيم مسي بافته قلع اندود ساخته مي شود .

shielded X - ray tube
لامپ پرتو X حفاظت شده ~ لامپ X قرار گرفته در محفظه فلزي زمين شده که فقط پنجرهه کوچکي براي خروج پرتوهاي X دارد .

shielding
حفاظت ~ پوشش ي محفظه رسانايي که عبور تداخل بسامد -راديويي (RFI) ،تخليه الکتروستاتيک (ESD) يا ميدانهاي مغناطيسي را سد مي کند. RFI و ESD را مي توان با پرده فلزي ،ورق فلزي سوراخ دار ياورقه فلزي سد کرد ،ميدانهاي مغناطيسي را بايد با ورقه هاي مومتال سد کرد.

shielding metal
فلز حفاظت ~ فلزي که داراي اشباع مغناطيسي بالا وتضعيف خوب در برابر ميدانهاي الکترومغناطيسي و الکترواستاتيکي است تا آنها را در برابر اثرات پراکنده حفاظت کند . آلياژهاي نيکل مانند مومتال ،آلياژهاي نيکل -آهن ،سيليسيم -آهن يا فولاد نرم نورد شده با روکشي از پودرهاي فريت و ترکيبهايي از دو فلز محافظ محافظ ...

shift
انتقال ؛ جا به جايي ~ جابه جايي مجموعه مرتبي از نويسه ها به اندازه يک يا چند مکان به چپ ياراست در کامپيوتر ديجيتال . اگر نويسه ها ، ارقام عبارت عددي باشند ، هر انتقال مي تواند معادل ضرب کردن در تواني از مبنا باشد.

shift pulse
پالس انتقال ~ پالس راه اندازي که انتقال نويسه ها را در ثبات کامپيوتر ديجيتال آغاز مي کند.