short-range radar


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
رادار برد کوتاه ~ راداري که بيشينه ي خط ديد آن براي هدف بازتابنده اي با مساحت 1 متر مربع عمود بر باريکه بين 8 تا 24 کيلومتر ( 5 تا 15mi ) است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت short-range radar معنی short-range radar معنی short-range radar به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک short-range radar در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
short-time rating
مقدار مجاز زمان - کوتاه ~ مقدار مجازتعيين کننده باري که ماشين ، دستگاه يا قطعه مي تواند براي زمان کوتاه معيني تحمل کند.

shortwave
موج کوتاه ~ واژه عمومي که براي طول موج کوتاهتر از 200m ، متناظر بابسامد بالاتر از بالاترين باند بسامد پخش به کار مي رود.

shortwave antenna
آنتن موج کوتاه ~ آنتني که بسامد بالاتر از باند پخش را در محدوده 1/6 تا 30MHz دريافت مي کند.

shortwave converter
مبدل موج کوتاه ~ مبدل قرار گرفته بين گيرنده و سيستم آنتن آن براي تبديل سيگنالهاي بسامد بالاي ورودي به بسامد حامل پايين تري که گيرنده مي تواند روي آن تنظيم شود . اين مبدل معمولاً ، مانند گيرنده سوپر هترودين ، داراي نوسان ساز و مخلوط کننده است.

shortwave receiver
گيرنده موج کوتاه ~ گيرنده راديويي که روي ايستگهاهايي از حدود 1/6 تا 30MHz يا بعضي قسمتهاي اين محدوده تنظيم مي شود.

shortwave transmitter
فرستنده موج کوتاه ~ فرستنده موج راديويي که امواج کوتاهي ،معمولاً براي اهداف مخابراتي يا پخش بين المللي ، تابش مي کند.

shot noise; schottky noise ; shot effect
نويز شليکي ~ ؛ نويز شاتکي ؛ اثر شليک ~ ولتاژ نويز ايجاد شده در لامپ ترمويوني به دليل تغييرات تصادفي در سرعت و تعداد الکترونهاي گسيل شده از کاتد گرم. اين اثر سبب نامفهوم شدن يا صداي پوپ در گيرنده هاي راديويي و برفک در تصاوير تلويزيوني مي شود .

shunt
شنت ؛ موازي ~ 1. مقاومت کم با مقدار دقيق که دو سر پايه هاي آمپرسنج قرار مي گيرد تا محدوده کارآن را با جدا کردن مسير عبور کسر معيني از جريان آمپرسنج ، افزايش دهد. 2. تکه آهني که يک مسير موازي براي شار مغناطيسي اطراف شکاف هوايي در مدار مغناطيسي ايجاد مي کند. 3. قرار دادن قسمتي ، موازي با قسمت ديگر 4. ...

shunted monochrome
تک رنگ موازي ~ سيستم تلويزيون رنگي که در آن روشنايي يا سيگنال تک رنگ با مدوله کننده رنگ يا دمدوله کننده رنگ موازي مي شود.

shunt-excited
تحريک شنت ~ اتصال سيم پيچهاي ميدان به دو سر آرميچر در ژنراتور DC.