shortwave converter

shortwave receiver

گيرنده موج کوتاه ~ گيرنده راديويي که روي ايستگهاهايي از حدود 1/6 تا 30MHz يا بعضي قسمتهاي اين محدوده تنظيم مي شود.

shortwave transmitter

فرستنده موج کوتاه ~ فرستنده موج راديويي که امواج کوتاهي ،معمولاً براي اهداف مخابراتي يا پخش بين المللي ، تابش مي کند.

shot noise; schottky noise ; shot effect

نويز شليکي ~ ؛ نويز شاتکي ؛ اثر شليک ~ ولتاژ نويز ايجاد شده در لامپ ترمويوني به دليل تغييرات تصادفي در سرعت و تعداد الکترونهاي گسيل شده از کاتد گرم. اين اثر سبب نامفهوم شدن يا صداي پوپ در گيرنده هاي راديويي و برفک در تصاوير تلويزيوني مي شود .

shunt

شنت ؛ موازي ~ 1. مقاومت کم با مقدار دقيق که دو سر پايه هاي آمپرسنج قرار مي گيرد تا محدوده کارآن را با جدا کردن مسير عبور کسر معيني از جريان آمپرسنج ، افزايش دهد. 2. تکه آهني که يک مسير موازي براي شار مغناطيسي اطراف شکاف هوايي در مدار مغناطيسي ايجاد مي کند. 3. قرار دادن قسمتي ، موازي با قسمت ديگر 4. ...

shunted monochrome

تک رنگ موازي ~ سيستم تلويزيون رنگي که در آن روشنايي يا سيگنال تک رنگ با مدوله کننده رنگ يا دمدوله کننده رنگ موازي مي شود.

shunt-excited

تحريک شنت ~ اتصال سيم پيچهاي ميدان به دو سر آرميچر در ژنراتور DC.

shunt-fed vertical antenna

آنتن عمودي تغذيه - موازي ~ آنتن عمودي که پايه آن به زمين متصل شده است و از نقطه مناسبي بالاتر از نقطه زمين شده تغذيه مي شود.

shunt feed; parallel feed

تغذيه شنت ؛ تغذيه موازي ~ اعمال ولتاژ کارمستقيم به آند لامپ ، کلکتور ترانزيستور يا درين FET از طريق پيچک چوک که موازي با آن و در نتيجه از مدار سيگنال جدا است. به اين ترتيب فقط جريان سيگنال دربار جاري مي شود.

shunt loading

بارگذاري موازي ~ روش بارگذاري که در آن رآکتانسها بين رساناهاي خط انتقال متصل مي شوند.

shunt peaking

قله زني موازي ~ استفاده از پيچک قله زني در شاخه موازي مدار که بار خروجي يک طبقه را به بار ورودي طبقه بعدي متصل ميکند و تلفات بسامد- بالاي ناشي از خازنهاي پراکنده دو طبقه را جبران ميکند.