side-looking sonar


اصطلاح
برق و الکترونیک
18 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
سونار پهلو - نگر ~ سوناري که باريکه آن در جهت عمودي پهن ولي در صفحه افقي باريک است . اين سيستم تصويري از پراکندگيهاي آکوستيکي از کف اقيانوس را ، به هنگام کشيدن به دنبال کشتي و يا نصب شدن روي بدنه ي کشتي در حال حرکت روي صفحه نمايش ياکاغد ثبت ارايه مي دهد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت side-looking sonar معنی side-looking sonar معنی side-looking sonar به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک side-looking sonar در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
sidetone
توان جانبي ~ صداي برگشت داده شه به گيرنده در نتيجه صحبت کردن در ميکروفون ، در سيستم مکالمه 2 تا4 سيمه . نکته ي مهم آن است که گوينده بتواند به طور مناسب در گوشي صحبت کند تا از اين مشکل جلوگيري شود.

Sidewinder
سايدويندر ~ موشک هدايت شونده هوا به هوا که با سوخت جامد حرکت مي کند و با استفاده از حسگرهاي حرارتي که گازهاي خروجي حاصل از سوخت هواپيما يا موشک را رديابي مي کند و به سمت هدف هدايت مي شود.

siemens
زيمنس ~ واحد SI رسانايي ، که به جاي مهو به کار مي رود . مقاومت يا امپدانس 1 اهم برابر با رسانايي يا ادميتانس 1S است.

sign
علامت ~ نماد ( + ي - ) مورد استفاده با کميت عددي براي نشان دادن آن به کميت بيشتر يا کمتر از صفر است.

signal
سيگنال ~ هر نوع ارتعاشي در جريان الکتريکي ، نور مرئي يا غير مرئي ، انرژي شنيداري يا آکوستيکي که حاوي اطلاعات باشد . سيگنالها را مي توان به صورت بسامدي ، فازي يا دامنه اي رمزگذاري کرد تا از نويز ناخواسته جدا شوند.

signal averaging
متوسط گيري از سيگنال ~ تحليل شکل موج تکرار شونده ي ولتاژي که اغلب داراي نويز است، با تقسيم کردن آن به تکه هاي کوچک ، تحت کنترل مدار نمونه برداري و مرتب کردن دامنه هاي نمونه برداري شده . هر تکه سيگنال به ترتيب به تکه قبل اضافه مي شود تا نقطه آن در سيکل ذخيره شود . سيگنال مطلوب به مقدار متوسط حسابي ا ...

signal comparator
مقايسه کننده سيگنال ~ مداري که اطلاعات دويا چند سيگنال را همبسته مي کند.

signal conditioner
شکل دهنده ي سيگنال ~ مداري که سيگنال را به صورت مورد نياز در خط انتقال داده شکل يا تطبيق مي دهد.

signal contrast
کنتراست سيگنال ~ نسبت سيگنالهاي سفيد و سياه درفکس بر حسب دسيبل ~ .

signal data converter
مبدل سيگنال داده ~ مداري که سيگنال مدوله شده داده را از شکلي به شکل ديگر تبديل مي کند.