sintering

sinusoidal

سينوسي تغيير متناسب يا سينوس زاويه تابع زماني . جريان متناوب معمولي سينوسي است.

sinusoidal electromgnetic wave

موج الکترومغناطيس سينوسي ~ موجي که شدت ميدان الکتريکي آن متناسب با سينوس يا کسينوس زاويه اي است که تابع خطيث از زمان يا فاصله است .

sinusoidal quantity

کميت سينوسي ~ کميتي که مطابق با تابعي سينوسي از متغير مستقل تغيير مي کند .

site error

خطاي پايگحاه ~ خطاي ناشي از اعوجاج ميدان تابش شده با اجسامي در مجاورت دستگاه ناوبري راديويي .

skew

کج رفتگي ~ 1. انحراف قاب فکس دريافت شده از حالت مستطيلي در اثر عدم همزماني بين پويشگر و ثبت کننده که بهصورت عددي بر حسب تانژانت زاويه اين انحراف بيان مي شود . 2. درجه ناهمزماني ~ بيتهاي موازي فرضي هنگامي که نويسه هي رمز شده از نوار مغناطيسي خوانده مي شود .

skin depth

عمق پوست ~ عمق زير سطح رسانا که در آن چگالي جريان در اثر عملکرد امواج الکترومغناطيس مربوط به جريان بسامد بالاي جاري در رسانا به يک نپر کمتر از چگالي سطحي کاهش مي يابد .

skin effect

اثر پوستي ~ افزايش مقاومت موثر رسانا با بسامد به دليل جاري شدن جريان در سطح يا پوست آندر بسامدهاي بالا .

skip distance

فاصله رد شوندگي ~ حداقل فاصله اي که امواج راديويي مي توانند بين دو نقطه روي زمين با استفاده از بازتابش يونوسفري در زمان و بسامد معين ، ارسال شوند .

skip zone; silent zone; zone of silence

منطقه ي رد شوندگي؛ منطقه ساکت ؛ منطقه سکوت ~ محدوده حلقوي شکلي در اطراف فرستنده راديويي که ناحيه دريافت موج زمين را محصور مي کند و داخل آن هيچ سيگنال راديويي دريافت نمي شود . لبه ي بيروني منطقه رد شوندگي در حداقل فاصله براي دريافت سيگنالهاي موج آسماني قرار دارد و لبه داخلي در حداکثر محدوده دريافت س ...

sky wave; ionospheric wave

موج آسماني ؛ موج يونوسفري ~ موج راديويي که به سوي بالا در فضا حرکت مي کند و مي تواند با باز تابش يونوسفري به زمين برگردانده شود يا نشود.