slab

slant distance; slant range

فاصله شيب ؛ برد شيب ~ فاصله ي بين دو نقطه در ارتفاع نابرابر.

slave operation

عملکرد تابع ~ عملکرد دو يا چند منبع تغذيه پايدار شده يا قطعات ديگر به طوري که کنترل هماهنگ کل تغذيه با کنترل واحد اصلي انجام مي شود.

slave station

ايستگاه تابع ~ ايستگاه ناوبري که بعضي مشخصه هاي گسيل آن تحت کنترل ايستگاه اصلي است. مانند ايستگاه B در لورن .

sleeve

غلاف ~ 1. اتصال استوانه اي که در دورترين فاصله از نوک فيش هدفون قرار دارد. 2. روکش جداگانه اي که روي سيمها يا قطعات قرار داده مي شود.

sleeve antenna; coaxial antenna

آنتن غلافي ؛ آنتن هم محور ~ تک بازتابنده ي عمودي نيم - موج که نيمه پايين تر آن غلاف فلزي است که خطوط تغذيه متمرکز از ميان آن مي گذرند. قسمت تابش کننده ي بالاتر به طول يک چهارم طول موج به مرکز خط متصل مي شود.

sleeve stub

استاب غلافي ~ آنتني که از نصف آنتن دو قطي غلافي تشکيل شده که از يک سطح فلزي بزرگ بيرون زده است.

slewing

چرخش ~ حرکت سريع آنتن رادار يا تراگردان سونار در جهت افقي يا عمودي يا هر دو.

slewing motor

موتور چرخش ~ موتوري که آنتن رادار يا تراگردان سونار را با سرعت بالا براي چرخش به منظور دريافت يا رديابي هدف حرکت مي دهد.

slew rate

سرعت تبعيت ~ بيشترين سرعتي که ولتاژ خروجي تقويت کننده عملياتي به ازاي سيگنال ورودي موج مربعي يا پله اي ، مي تواند با آن تغيير کند. اين سرعت بر حسب ولت بر ميکروثانيه تعريف مي شود.

Simulation Language for Integrated Circuit Emphasis

زبان شبيه سازي براي تاييد مدارمجتمع ~ زباني شبيه به بيسيک براي طراحي قسمتهاي آنالوگ مدارهاي مجتمع سيگنال - ترکيبي ( آنالوگ و ديجيتال )