small outline ( j) ieaded package

solar burst

شليک خورشيدي ~ افزايش ناگهاني انرژِ RF تابش شده از خورشيد که معمولاض با فورانهاي خورشيدي قابل مشاهده در ارتباط است .

solar cell, photovoltaic cell

پيل خورشيدي ~ ، پيل فوتوولتايي ~ پيل فتو ولتايي سيليسيمي که نور خورشيدي را مستقيماً به انرژي الکتريکي تبديل مي کند . در ماهواره ها از آن براي تامين انرژي دستگاههاي فرستنده استفاده مي شود .

soloar - cell array

آرايه پيل خورشيدي ~ باتري تشکيل شده از پيلهاي خورشيدي نصب شده به گونه اي که مي توانند در جهت تابش خورشيد قرار گيرند . و از آن به عنوان منبع تغذيه براي ماهواره ها و سفينه هاي فضايي استفاده مي شود .

solar corpuscle

ذره خورشيدي ~ ذره پراکنده شده در منظومه شمسي ، در اثر اغتشاشهاي خورشيد ، که معمولاً پروتون است . اين ذرات تحت تاثير ميدان مغناطيسي زمين قرار مي گيرند . و اغتشاشهاي يونسفري را به وجود مي آورند .

solar flare

فوران خورشيدي ~ فورانهاي شديد روي سطح خورشيد که ابر بزرگي از پرتوهاي کيهاني را به فضا مي فرستند . عقيده بر آن است که ميدان مغناطيسي ناشي از اين ابر زمين را در برابر پرتوهاي کيهاني ناشي از منابع ديگر در منظومه شمسي محافظت مي کند . و در نتيجه سبب کاهش ناگهاني ميزان پرتوهاي کيهاني در زمين به دنبال فور ...

solar - flare proton

پرو تون خورشيدي ~ پروتون خارج از خورشيد در هنگام فوران خورشيدي با مقادير انرژي از کمتر از 10 mev تا چند گيگا الکترون ولت ، ذرات پرتو کيهاني ناشي از فوران خورشيد ي در اصل از اين پرو تونها تشکيل ~ شده اند .

solar flux

شار خورشيدي ~ انرژي راديويي ناشي از خورشيد .

solar flux index

شاخص شار خورشيدي ~ معياري براي فعاليت خورشيدي ، شار خورشيدي معياري از نويز راديويي در 2800 مگا هرتز است .

solarimeter

افتاب سنج ~ ابزاري که شدت تابش خورشيد را به طور مستقيم از خورشيد و آسمان مي خواند .

solar magnetograph

مغناطيس نگار خورشيدي ~ مغناطيس نگار طراحي شده براي مطالعه ميدانهاي مغناطيسي قوي لکه هاي خورشيدي .