spin- orbit coupling


اصطلاح
برق و الکترونیک
20 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
تزويج اسپين - مدار ~ واکنش بين اندازه حرکت زاويه اي مدار و ذاتي ذره .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت spin- orbit coupling معنی spin- orbit coupling معنی spin- orbit coupling به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک spin- orbit coupling در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
spin precession magnetometer
کغناطيس سنج تقدم اسپيني ~ مغناطيس سنجي که از اصل تقدم پروتون آزاد در ابزار دقيق الکترونيک کوانتومي براي اندازه گيري و ثبت پديده هاي مغناطيسي زمين استفاده مي کند. مغناطيس سنج پروتون و مغناطيس سنج روبيديمي نمونه هايي از اين نوع هستند .

spin quantum number
عدم کوانتوم اسپين ~ عددي که اندازه حرکت زاويه اي الکترون فرض شده به صورت کرده باردار کوچک گردان به دور محور را نشان مي دهد .

spin stabilization
پايدار سازي چرخش ~ چرخش ماهواره حول محوري ~ متمايل به محور زمين براي ايجاد اثر پايداري گردش آزاد . اگر پيلهاي خورشيدي در اطراف ماهواره نصب شده باشند . تعداد انرژِ قرار مي گيرند .بعضي از ماهواره ها داراي سازوکاري هستند که آنتنهايي را با جهت گيرندگي بالا ، با همان سرعت اما در جهت مخالف گردش بدنه ي اص ...

spin wave
موج چرخشي ~ موجي که در مواد فرومغناطيسي ، هنگامي که همه ممانهاي مغناطيسي به طور يکنواخت ولي غير ناهمفاز تحت تاثير قرار مي گيرند ، به وجود مي آيد .

spiral distortion , S distortion
اعوجاج مارپيچي ، اعوجاج s ~ اعوجاجي که در آن گردش تصوير با فاصله از محور تقارن سيستم نوري دوربين يا لامپ تصويري داراي کانوني سازي مغناطيسي تغيير مي کند .

spiral distortion . S distortion
اعوجاج مارپيچي ، اعوجاج s ~ اعوجاجي که در آن گردش تصوير يا فاصله از محور تقارن سيستم نوري دوربين يا لامپ تصويري داراي کانوني سازي مغناطيسي تغيير مي کند .

spiral tuner , continuous tuner , inductuner
تيونر مارپيچي ، تيونر پيوسته ، تيونر القايي ~ تيونري که داراي پيچکهاي مارپيچي و ساختار تنظيم کننده اي است که اتصالي را در طول مارپيچ هر پيچک مي لغزاند اتصالهاي لغزان اندکتانس پيچکها و در نتيجه بسامد راتغيير مي دهند .

splatter
شلپ شلپ ~ اعوجاج ناشي از مدوله سازي بيش از حد فرستنده با سيگنالهاي قله با مدت زمان کوتاه ، بخصوص صداهايي که داراي هماهنگهاي بسامد بالا هستند . اين اعوجاج شکلي از تداخل کانال مجاور است .

splice
جوش ~ پيوندي که دو تکه ي رسانا را با استحکام مکانيکي خوب و رسانايي خوب به يکديگر متصل مي کند .

splicing tape
نوار جوش ~ نوار غير مغناطيسي حساس به فشار براي جوش دادن نوار مغناطيسي . اين نوار چسبندگي بسيار کمي دارد به طوري که به هد ضبط نمي چسبد و سبب به هم چسبيدن لايه هاي مجاور نوار روي چرخک نمي شود .