spin wave


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
موج چرخشي ~ موجي که در مواد فرومغناطيسي ، هنگامي که همه ممانهاي مغناطيسي به طور يکنواخت ولي غير ناهمفاز تحت تاثير قرار مي گيرند ، به وجود مي آيد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت spin wave معنی spin wave معنی spin wave به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک spin wave در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
spiral distortion , S distortion
اعوجاج مارپيچي ، اعوجاج s ~ اعوجاجي که در آن گردش تصوير با فاصله از محور تقارن سيستم نوري دوربين يا لامپ تصويري داراي کانوني سازي مغناطيسي تغيير مي کند .

spiral distortion . S distortion
اعوجاج مارپيچي ، اعوجاج s ~ اعوجاجي که در آن گردش تصوير يا فاصله از محور تقارن سيستم نوري دوربين يا لامپ تصويري داراي کانوني سازي مغناطيسي تغيير مي کند .

spiral tuner , continuous tuner , inductuner
تيونر مارپيچي ، تيونر پيوسته ، تيونر القايي ~ تيونري که داراي پيچکهاي مارپيچي و ساختار تنظيم کننده اي است که اتصالي را در طول مارپيچ هر پيچک مي لغزاند اتصالهاي لغزان اندکتانس پيچکها و در نتيجه بسامد راتغيير مي دهند .

splatter
شلپ شلپ ~ اعوجاج ناشي از مدوله سازي بيش از حد فرستنده با سيگنالهاي قله با مدت زمان کوتاه ، بخصوص صداهايي که داراي هماهنگهاي بسامد بالا هستند . اين اعوجاج شکلي از تداخل کانال مجاور است .

splice
جوش ~ پيوندي که دو تکه ي رسانا را با استحکام مکانيکي خوب و رسانايي خوب به يکديگر متصل مي کند .

splicing tape
نوار جوش ~ نوار غير مغناطيسي حساس به فشار براي جوش دادن نوار مغناطيسي . اين نوار چسبندگي بسيار کمي دارد به طوري که به هد ضبط نمي چسبد و سبب به هم چسبيدن لايه هاي مجاور نوار روي چرخک نمي شود .

split hydrophone
هيدروفون چند قسمتي ~ هيدرو فون جهت دار ساخته شده به گونه اي که هر تراگردان يا هر گروه از تراگردانهاي ان ولتاژ خروجي جداگانه اي را ~ توليد مي کنند .

split integrator
انتگردال گير پاره اي ~ انتگرال گير تحليلگحر تفاضل ديجيتال که ~ مي توان خروجي يا ورودي خود را در ثابتي ضرب کند .

split - phase current
جريان فاز - شکسته ~ يکي از دو فاز مختلف جريان که از مدار AC ~ تک فاز با استفاده از راکتانس ها به دست مي آيد .

split - phase motor
موترو فاز - شکسته ~ موتور فاز شکسته اي که داراي سيم پيچي کمکي متصل شده به طور موازي با سيم پيچي اصلي ، اما با فاصله نسبت به موقعيت مغناطيسي آن ، است . سيم پيچ کمکي ميدان مغناطيسي دوار کمکي معمولاً به هنگام رسيدن سرعت موتور به مقدار از پيش تعيين شده اي باز مي شود .