bidirectional coupler


اصطلاح
برق و الکترونیک
21 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
تزويجگر دوسويه ~ وسيله اي در يک مدار ريز موج که توان مستقيم و بازتابيده را اندازه مي گيرد . داراي يک بخش مستقيم موجبر به همراه بخش محصوري است که در هر طرف در امتداد بع باريک آن متصل شده است . هر بخش داراي کاوه ي بر گير RF ( RF PICKUP PRobe) در يک سر و پاياندهي امپدانسي در سر ديگر است . انرژي ريز موج موجبر اصلي از سه روزنه ، که مراکز آنها در فواصل يک چهارم طول موج از هم قرار دارد . عبور مي کند . کاروه يRF که در دورترين نقطه از فرستنده قرار دارد توان مستقيم را اندازه مي گيرد و نزديکترين کاوه توان باز تابيده را مي سنجد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت bidirectional coupler معنی bidirectional coupler معنی bidirectional coupler به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک bidirectional coupler در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
bidirectional diode
ديود دو سويه ~ نوعي ديود پيوندي نيمرسانا که مشخصه هاي مستقيم ، معکوي ، و / يا شکست آن براي ولتاژ اعمال شده ي مثبت و منفي يکسان است .

bidirectional microphone
ميکروفون دو سويه ~ نوعي ميکروفون که به صداهاي آمده از پشت و جلو ، متناظر با صداهاي بين 0 تا 180 درجه ، به خوبي پاسخ مي دهد .

bidirectional pulse
پالس دو سويه ~ پالسي که تغيير آن از مقدار ثابت در هر دو جهت صورت مي گيرد .

bidirectional thyristor
تريستور دوسويه ~ قطعه ي نيمرساناي سه سر که براي هر دو ولتاژ مثبت يا منفي اعمال مي شود ~ به آند و کاتد آن ، به صورت تريستور رفتار مي کند . اين وسيله مي تواند به عنوان کليد AC عمل کند . تراياک ( triac ) نمونه ي آن است .

bidirectional transducer
تراديسنده ي دوسويه ~ تراديسنده اي که از يک موقعيت ، مرجع مي تواند در هر دو جهت مثبت و منفي اندازه گيري را انجام دهد .

bifilar resistor
مقاومت دورشته اي ~ مقاومتي با سيم پيچي مضاعف براي کاهش القا کنايي آن .

bifilar transformer
ترانسفور مر دورشته اي ~ ترانسفور مري که براي ايجاد تزويج بسيار بالا ، دو سيم پيچ آن پهلو به پهلو هم پيچيده شده اند . اين تزويج تنگاتنگ سبب مي شود ترانسفور مرهاي آي -اف تلويزيون نيازي به خازن مسدود کننده دي سي نداشته باشند .

bifilar winding
سيم پيچ دورشته اي ~ نوعي سيم پيچ يا پيچک که در آن ابتدا سيم مورد نظر با رساندن دو انتهايش به يکديگر به صورت دو رشته اي در مي آيد و بعد روي هسته ي مورد نظر پيچيده مي شود . به اين ترتيب اثر القايي عبور جريان در دو رشته ي نزديک به هم حذف مي شود و القاکنايي کل پيچک کاهش مي يابد . از اين روش در مقاومتها ...

bilateral
دوطرفه ~ 1. داراي دو طرف ~ 2. دو سويه ( Bidirectional ) شبکه اي که در آن عبور جريان در هر جهت است ولتاژ مشابهي توليد مي کند .

billateral transducer
تراديسنده ي دو طرفه ~ تراديسنده اي با توانايي ارسال اطلاعات در دو جهت و بين حد اقل دو نقطه .