spring-return switch


اصطلاح
برق و الکترونیک
20 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
سوييچ برگشت - فنري ~ سوييچي که اتصالهاي آن به هنگام آزاد شدن عمل کننده به جاي اول خود بر مي گردند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت spring-return switch معنی spring-return switch معنی spring-return switch به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک spring-return switch در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
sprocket pulse
پالس حاشيه ~ پالس توليد شده با لکه مغناطيسي شده که همراه هر نويسه ضبط شده روي نوار مغناطيسي است . از اين پالس در طول عمليات خواندن براي تنظيم کردن زمان بندي مدار خواندن استفاده مي شود و تعداد نويسه هاي خوانده شده از نوار به کمک آن شمرده مي شود.

spurious count
شمارش کاذب ~ شمارش به دست آمده از شمارنده تابش غير از شمارش پس زمينه و شمارشي که به طور مستقيم از تابش يونيده ساز ناشي مي شود.

spurious modulation
مدوله سازي کاذب ~ مدوله سازي ناخواسته اي که در نواسن ساز ايجاد مي شود ، مانند مدوله سازي بسامد ناشي از ارتعاش مکانيکي .

spurious pulse
پالس کاذب ~ پالسي در شمارنده تابش به غير از پالسي که به طور مطلوب توليد شده يا به طور مستقيم از تابع يونيده ساز ناشي شده است.

spurious radiation; spurious emission
تابش کاذب ؛ گسيل کاذب ~ هر گونه گيلي از فرستنده راديويي در بسامدهايي خارج از باند بسامدي آن .

spurious response
پاسخ کاذب ~ هر گونه پاسخي از گيرنده راديويي به بسامدي متفاوت با بسامدي که گيرنده روي آن تنظيم شده است.

spurious response ratio
نسبت پاسخ کاذب ~ نسبت شدت ميدان در بسامدي که پاسخ کاذبي را ايجاد مي کند به شدت مسدان در بسامد مطلوب . هر ميدان به نوبت تحت شرايط خاصي به گيرنده اعمال مي شود تا خروجيهاي برابر ايجاد کند. نسبت تصوير و نسبت پاسخ IF شکل خاصي از نسبت پاسخ کاذب هستند.

spurious signal
سيگنال کاذب ~ سيگنال ناخواسته توليد شده در خود دستگاه ، مانند تابش کاذب يا سيگنالهاي سايه ناخواسته توليد شده در لامپ دوربين تلويزيوني.

sputtering; cathode sputtering
پراکندن ؛ پراکندن کاتدي ~ شيوه اي براي نشاندن لايه فلزي نازک روي شيشه ، پلاستيک ، فلز يا سطوح ديگر درخلأ . جسمي که بايد پوشيده شود ، در محفظه خلأ بزرگي قرار مي گيرد که کاتد آن از فلزي ساخته شده است که بايد نشانده شود. محفظه تحت شرايطي عمل مي کند که امکان بمباران کاتد با يونهاي مثبت فراهم شود . در ن ...

square-law detection
آشکارسازي توان - دومي ~ عمل آشکارسازي که در آن ورودي سينوسي خروجي متناسبي با مربع ورودي ايجاد مي کند.