square-loop ferrite


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
فريت حلقه مربعي ~ فريتي که حلقه پس ماند تقريباً مستطيلي دارد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت square-loop ferrite معنی square-loop ferrite معنی square-loop ferrite به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک square-loop ferrite در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
squareness ratio
نسبت مربعي بودن ~ نسبت چگالي شار در نيروي مغناطيس کنندگي صفر به چگالي شار بيشينه براي ماده در شرايط مغناطيس شدگي متناوب متقارن . در تعريف ديگر اين نسبت مي تواند بر اساس نيروي مغناطيس کنندگي نصف بين صفر و مقدار محدود کننده منفي آن تعريف شود.

square-rooting circuit
مدار ريشه ي دوم ~ مداري که ولتاژ خروجي آن متناسب باريشه دوم ولتاژ ورودي است.

square wave
موج مربعي ~ شکل موج مستطيلي يکنواختي که پهناي پالس آن به طور يکنواخت برابر با يک نيم - تناوب است . موج مربعي با موج مستطيلي که پهناي پالس آن برابر با نصف تناوب نيست تفاوت دارد.

square-wave generator
مولد موج مربعي ~ مولد سيگنالي که ولتاژ خروجي موج - مربعي توليد مي کند.

square-wave modulator
مدوله کننده موج مربعي ~ مدوله کننده اي که ولتاژ خروجي AF موج مربعي ، معمولاً با بسامد 1kHz ، براي مدوله سازي منابع سيگنال RF مانند کلايسترونها ، تحويل مي دهد.

square-wave testing
آزمايش موج- مربعي ~ استفاده از مجموعه توابع پله اي مرتبط با يکديگر براي تعيين مشخصه هاي عملکردي قطعه يا سيستم .

squaring circuit
مدارمربعي کننده ~ 1. مداري که شکل موج سينوسي يا موج ديگر را به صورت موج مربعي در مي آورد . 2. مداري که شامل عناصر غير خطي است و ولتاژ خروجي آن متناسب با مربع ولتاژ ورودي است . آن را مربعي ساز نيز مي نامند.

squealing
سوت زني ~ نت يا گام بالا يا سوت توليد شده در گيرنده راديويي که با دريافت راديويي تداخل مي کند. به دليل تداخل بين ايستگاهها يادر اثر نوسان تصادفي در مدارهاي گيرنده ايجاد مي شود.

squelch
اسکوئلچ ~ خاموش شدن خودکار گيرنده با کاهش بهره ي آن در پاسخ به مشخصه خاصي در وردي مثلاً باکاهش بهره براي حذف نويز زمينه هنگامي که سيگنال ورودي وجود ندارد.

SQUID Superconducting QUantum Interference Device
قطعه واسط کوانتومي ابر رسانا ~ حلقه ابر رسانايي که با يک يا دو پيوند تزويج شده است . کاربرد آن در مغناطيس سنجهاي بسيار دقيق ، آنتنهاي ميدان - مغناطيسي- نزديک و اندازه گيري جريانها يا ولتاژهاي بسيار کوچک است.