SQUID Superconducting QUantum Interference Device


اصطلاح
برق و الکترونیک
49 حرف
5 کلمه
معانی و توضیحات
قطعه واسط کوانتومي ابر رسانا ~ حلقه ابر رسانايي که با يک يا دو پيوند تزويج شده است . کاربرد آن در مغناطيس سنجهاي بسيار دقيق ، آنتنهاي ميدان - مغناطيسي- نزديک و اندازه گيري جريانها يا ولتاژهاي بسيار کوچک است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت SQUID Superconducting QUantum Interference Device معنی SQUID Superconducting QUantum Interference Device معنی SQUID Superconducting QUantum Interference Device به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک SQUID Superconducting QUantum Interference Device در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
squint
زاويه بين تابشي ~ 1. زاويه بين لب اصلي محورها در آنتن رادار سوييچينگ لب .2. اختلاف زاويه اي بين محور تابش آنتن رادار و محور هندسي انتخابي مانند محور بازتابنده . 3. زاويه بين موقعيتهاي راست کامل و چپ کامل باريکه آنتن رادار پويش مخروطي .

squirrel-cage antenna
آنتن قفس سنجابي ~ آرايه چهار قطعه اي از دو قطبهاي عمودي نصب شده روي ستون عمودي . هر قطعه اي در دو نقطه به طور متعادل تغذيه مي شود تا تابش همه جهته اي در صفحه ي افقي ايجاد کند.

squirrel-cage induction motor
موتور القايي قفس سنجابي ~ موتور القايي که داراي مدار ثانويه اي متشکل از سيم پيچ قفس سنجابي در شيارهاي هسته آهني است.

squirrel-cage winding
سيم پيچ قفس سنجابي ~ سيم پيچي اتصال کوتاه شده دائمي ، معمولاً عايق نشده ، که رساناهاي آن به طور يکنواخت در اطراف رتور توزيع شده و با حلقه هايي که سرهاي آنها به يکديگر متصل اند بسته شده اند.

SSB/AM
عملکرد تک باند جانبي با مدوله سازي دامنه .

SSOP
پوششي براي قطعات نيمرسانا.

stability
پايداري ~ 1. عدم وجود تغييرات ناخواسته .2. قابليت بازسازي نيروهايي که برابر يا بزرگتر از نيروهاي ايجاد کننده اعوجاج در سيستم کنترل هستند ، به طوري که نقطه تعادل دوباره به دست آيد. 3. عدم وجود نوسانهاي ناخواسته.

stabilization
پايدارسازي ~ 1. نگهداشتن جهت مطلوب مستقل از گردش ، پيچش و شيب گرفتن کشتي يا هواپيما . 2. به کارگيري ماده مغناطيسي براي اصلاح پايداري ويژگيهاي مغناطيسي آن.

stabilized flight
پرواز پايدار شده ~ پرواز تحت کنترل اطلاعات به دست آمده از مراجع پايدارش شده ي لختي مانند ژيروسکوپ .

stabilized platform
نگهدارنده ي تثبيت شده ~ نگهدارنده اي که ارتفاع آن با دو يا چند ژيروسکوپ نگه داشته مي شود و سيستمهاي سروي مربوط به آن ، گردش ، پيچش و شيب وسيله نقليه را در فضا ، روي آب يا زير آب ، از بين مي برند. اين وسيله آنتهاي رادار ، تراگردانهاي سونار و سيستمهاي هدايت لخت را نگه مي دارد.