stabilized flight


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پرواز پايدار شده ~ پرواز تحت کنترل اطلاعات به دست آمده از مراجع پايدارش شده ي لختي مانند ژيروسکوپ .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت stabilized flight معنی stabilized flight معنی stabilized flight به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک stabilized flight در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
stabilized platform
نگهدارنده ي تثبيت شده ~ نگهدارنده اي که ارتفاع آن با دو يا چند ژيروسکوپ نگه داشته مي شود و سيستمهاي سروي مربوط به آن ، گردش ، پيچش و شيب وسيله نقليه را در فضا ، روي آب يا زير آب ، از بين مي برند. اين وسيله آنتهاي رادار ، تراگردانهاي سونار و سيستمهاي هدايت لخت را نگه مي دارد.

stable element
عنصر پايدار ~ ابزار ناوبري يا دستگاهي که جهت مطلوب را مستقل از حرکت وسيله نقليه حفظ مي کند.

stack
پشته ~ 1. نسبت دادن ارتفاعهاي مختلف به هواپيماهاي منتظر براي گردش و فرود در فرودگاه با راديو . 2. تجهيزات سونار در اتاق سونار کشتي.

stacked array
آرايه توده اي ~ اجزاي آنتن که يک آرايه يکي پس از ديگري قرار گرفته اند ، به طورهم فاز براي افزايش بهره به يکديگر متصل شده اند.

stacked dipoles
دو قطبيهاي توده اي ~ دو يا چند آنتن دو قطبي آرايش يافته روي يکديگر روي ساختار نگهدارنده ي عمودي که به طور هم فاز براي افزايش بهره به يکديگر متصل شده اند.

stage
طبقه ~ گروهي از قطعات فعال يا غير فعال در داخل مدار بزرگ که وظيفه معيني راانجام مي دهند. اين گروه يندي مي تواند شامل مدارهاي مجتمع نيز باشند. طبقات مخلوط کننده ، آشکارساز ، نوسان ساز ، تقويت کننده و طبقات خروجي راديويي در گيرنده ي سوپرهترودين نمونه هايي از آن هستند.

stage-by-stage diagnosis
تشخيص طبقه به طبقه ~ فرايند مجزا کردن مدار داراي اشکال با اندازه گيري ولتاژهاي نقاط آزمايش ياشکل موجهاي نمونه در اين نقاط به طور طبقه به طبقه باشروع کردن از طبقه ورودي . تغذيه ب ترتيب به هر مدار اعمال مي شود. اين روش رسيدن به جواب منجر به جداکردن قطعه يا قطعات خراب مي شود.

staggered circuits
مدار پايين - بالا شونده ~ مدارهاي مجاوري که به طور متناوب به دو بسامد مختلف تنظيم مي شوند تا پاسخ باند پهني از انها به دست آيد، مانند تقويت کننده IF تصوير.

staggered tunning
تنظيم پايين - بالا ~ تنظيم مدارهاي تنظيم شده متوالي به بسامدهايي بااختلاف اندک ، براي پهن کردن کل منحني پاسخ دامنه بسامد.

staggering
پايين - بالا کردن ~ تنظيم مدارهاي تنظيم شده براي رسيدن به تنظيم پايين - بالا.