standard candle


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
شمع استاندارد ~ واحد توان کابل ، براي کسر معيني از نور مرئي تابش شده باگروهي از 45 لامپ فيلمان کربني که در مؤسسه بين المللي استاندادها و فناوري نگهداري مي شوند ، هنگامي که ولتاز معيني به لامپها اعمال شود . شمع استاندارد ، درابتدا مقدار نور تابش شده از شمع چرب با ترکيب و شکل معين بود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت standard candle معنی standard candle معنی standard candle به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک standard candle در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
standard capacitor; capacitance standard
خازن استاندارد ؛ استاندارد ظرفيت ~ خازني که مقدار ظرفيت آن با دما تغيير نمي کند و دقت بسيار بالايي دارد.

standard cell
سلول استاندارد ~ 1. مدار مجتمع توليد شده با طراحي به کمک کامپيوتر . عناصر گرافيکي آن مانند دريچه هاي منطقي و سلولها يا زير مدار ( ماکروسلولها ) در حافظه ايستگاه کاري کامپيوتري ذخيره شده اند . دراين روش استفاده مؤثر از ماده نيمرسانا نيبت به روش طراحي دستي معمول آي سي ها کمتر است. مدارهاي مجتمع باکار ...

standard deviation
انحراف استاندارد ~ مقدار RMS انحرافهاي يک سري از کميتهاي مشابه از مقدار متوسط شان.

standard-frequency service
خدمات بسامد استاندارد ~ خدمات مخابراتي راديويي استاندارد و بسامدهاي معين با دقت زياد معلوم ، به منظور دريافت عمومي .

standard-frequency signal
سيگنال بسامد- استاندارد ~ يکي از سيگنالهاي بسيار دقيقي که ايستگاه راديويي مؤسسه بين المللي استانداردها و فناوري WWW ، روي 2/5 ، 5،10 ، 15، 20 ، 25 ، 30 ، 35 مگاهرتز در زمان بنديهاي مختلف پخش ميکند. از اين سيگنال براي آزمايش و درجه بندي تجهيزات راديويي در تمام دنيا استفاده مي شود.

standard IC
آي سي استاندارد ~ مدار مجتمعي که طراحي آن به طور گسترده اي در بين خريداران پذيرفته شده است و معمولاً منابع مختلفي آن را توليد مي کند. اين قطعات معمولاً باعددهاي خاصي و بدون نياز به تعيين سازنده اوليه انها شناخته مي شوند( مثلاً 709، 7474 ، 386 ، 555، 8080 )

standard inductor; inductance standard
القاگر استاندارد ؛ استاندار اندوکتانس ~ القاگري ( پيچکي ) که مقدار اندوکتانس بسيار پايداري با تغييرات اندک در اثر جريان يا بسامد دارد و ضريب حرارتي آن پايين است . القاگراستاندارد مي تواند هسته ي هوايي يا هسته ي آهني داشته باشد . اين القاگر استاندارد اوليه درآزمايشگاهها و استانداردکاري دقيقي براي ان ...

standard missile
موشک استاندارد ~ موشک هدايت شونده ي کشتي به هوا يا کشتي به کشتي دو مرحله اي نيروي دريايي ايالات متحده که سوخت جامد دارد و با رادار کشتي پرتاب مي شود. ماده انفجاري آن به وسيله فيوز مجاورتي رادار مشتعل مي شود. قبلاً آن را موسک تارتار مي ناميدند.

standardization
استانداردسازي ~ تنظيم قوانين حاکم بر شيوه ي پذيرش مواد يا محصولات شامل عواملي مانند محدوديتهاي ابعادي ، مشخصه هاي الکتريکي و مکانيکي ، شکل و قالب .

standardize
استاندارد کردن ~ تنظيم نما و ضريب نيتجه به دست آمده بامميز شناور در کامپيوتر ديجيتال به طوري که ضرايب در محدوده ي کار عادي کامپيوتر قرار گيرند.