straight -line frequency


اصطلاح
برق و الکترونیک
24 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
بسامد خط - مستقيم ~ مشخصه خازن متغير که هنگامي به دست مي ايد که رتور داراي ورقه هاي شکل داده شده به گونه اي است که بسامد تشديد مدار تنظيم شده شامل خازن ، به طور مستقيم با زاويه گردش تغيير مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت straight -line frequency معنی straight -line frequency معنی straight -line frequency به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک straight -line frequency در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
straight-line path
مسير خط - مستقيم ~ محور دسته مسيرهاي منطقه فرنل بين دو آنتن ريز موج .

straight - line wavelenght
طول موج خط - مستقيم ~ مشخصه خازن متغير که هنگامي به دست مي آيد که روتور داراي صفحات شکل داده شده به گونه اي است که طول موج مدار تشديد شامل خازن ، به طور مستقيم با زاويه گردش تغيير مي کند.

strain gage
کرنش سنج ~ تراگردان مقاومتي براي اندازه گيري کرنش مکانيکي . اساس آن رسانا يا نيمرسانايي است که سطح مقطع کوچکي دارد و به سطح ماده اي که کرنش آن بايد اندازه گيري شود ، جسبانده مي شود. سنجه همراه با سطح فشرده يا کشيده مي شود و تغيير شکل آن سبب تغير مقاومت مي شود. پنج نوع متفاوت دارد: سيم لخت خم شدني ، ...

strain-gage bridge
پل کرنش سنج ~ پل وتسوني که يک ، دو يا چهار کرنش سنج مشابه در بازوهاي آن قرار دارد . وقتي که پل تحريک مي شود ، تغيير مقاومت آن به ولتاژي براي ثبت يا نمايش تبديل مي شود . کرنش سنجهاي پل روي ماده تحت تنش چسبانده مي شوند. در پل چهار سنجه اي ، دو سنجه افزايش مقاومت و دو سنجه ديگر کاهش مقاومت را نشان مي ...

strain-gage multiplier
ضرب کننده کرنش سنج ~ مقاومت متغير با زمان ضرب کننده اي که داراي کرنش سنجي به عنوان عنصر متغير با زمان است. يک متغير کرنش سنجه را کنترل مي کند و متغير ديگر جريان عبوري از آن را . ولتاژ دو سر کرنش سنج متناسب با حاصلضرب مورد نظر است.

strain insulator
عايق کرنش ~ عايق قرار گرفته بين قسمتهاي سيم کشيده شده يا آنتن براي شکستن سيم به قسمتهاي مجزا از يکديگر به هنگام ايستادگي در برابر کشش کلي سيم .

strand
رشته ~ يکي از سيمهاي گروهي از سيمها در سيم افشان .

stranded wire; stranded conductor
سيم افشان ؛ رسانا افشان ~ رسانايي مرکب از گروهي از سيمها با ترکيبي از گروههايي از سيمها که معمولاً به يکديگر تابيده شده اند.

strapping
بند زدن ~ حلقه هاي رساناي هم مرکز در مگنترون چند کاواکي که لبه هاي بالاتر و پايين تر پره هاي کاواکهاي تشديد را که داراي قطبيت يکسان هستند ، به طور يک در ميان به يکديگر متصل مي کند. اين حلقه ها مدهاي نوسان نامطلوب را در مکنترون حذف مي کنند و معمولاً از مس ساخته مي شوند، دوتاي آنها به پره هاي هر طرف ...

stratosphere
استراتوسفر ~ طبقه اي از اتمسفر زمين بالاي تروپوسفر که از حدود 11/25km يا( 7 mi) تا حدود 80 km يا( 50 mi ) بالاي سطح زمين گسترده شده است . دما در استراتوسفر ثابت است.