stub


اصطلاح
برق و الکترونیک
4 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
استاب ، زايده ~ 1. قسمت کوتاهي از خط انتقال ، باز يا اتصال کوتاه شده در سر ديگر که به طور موازي با خط انتقال وصل شده است تا امپدانس خط را با آنتن يا فرستنده تطبيق دهد . 2. زايده بيرون آمده به طول يک چهارم طول موجي که پايه عايقي را براي موجبر يا کاواک مي سازد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت stub معنی stub معنی stub به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک stub در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
stub - matching
تطبيق استاب ~ استفاده از استاب براي تطبيق داده خط انتقال به آنتن يا بار ، تطبيق به فاصله بين دو سيم استاب موقعيت ميله اتصال کوتاه کننده و نقطه اي بستگي دارد که خط انتقال در آن به استاب متصل مي شود .

stup - supported line
خط نگهداشته شده با استاب ~ خط انتقالي که با قسمتهاي ربع موجي اتصال کوتاه شده از خط هم محور نگهداشته شده است. استابي با طول درست يک چهارم طول موج همانند عايق عمل مي کند زيرا راکتانس آن نامحدود مي شود .

stub - tuned filter
فيلتر استاب - تنظيم شده ~ فيلتر ميان نگذر ريز موجي که از تعدادي اتصال T با اندازه هاي مختلف ساخته شده است که در داخل موجبر براي ايجاد تضعيف بالا در باندي از بسامدها قرار داده شده اند . اين فيلتر مي تواند بسامدهاي نامطلوب را تا هماهنگ چهارم حذف کند .

stub tuner
تنظيم کننده ي استايي ~ استاب اتصال کوتاه شده ي قابل تنظيم براي تنظيم خط انتقال براي انتقال حداکثر توان .

studio
استوديو ~ اتاقي که برنامه هاي راديويي يا تلويزيوني در آن ~ توليد مي شود .

stylus ( plural styli) , needle , reproducing stylus
قلم ، سوزن ، قلم بازي سازي ~ بخشي از پيکاپ گرامافون که مدوله سازي شيار ضبط را دنبال مي کند . و حرکتهاي مکانيکي ناشي از آن را به تراگردان پيکاپ منتقل مي کند تا به سيگنال AF ~ متناظر تبديل شوند .

s- type negative resistance
مقاومت منفي نوع S ~ مقاومت منفي ولتاژ - پايداري که جريان معين در محدوده ي کاري آن مي تواند سه مقدار ممکن ولتاز متفاوت داشته باشد . ف مانند ديود تونل و ورودي اميتر مشترک ترانزيستور اتصال نقطه اي .

styrofoam
استيرو فوم ~ پلاستيک اسفنجي که جذب آب در آن کم و سبک است و مي تواند شناور بماند . خمچنين عايق حرارتي است و مي توان آن را به شکلهاي مختلف براي مطابقت و نگحهداري از تجهيزات الکترونيکي در هنگام جا به جا يي ساخت . همچنين به شکل ورقه اي نيز براي استفاده به عنوان بسته بندي ضد ضربه در دسترس است . براي قطع ...

subassembly
زير مونتاژ ~ دو يا چند قطعه که براي ساختن قطعه اي معين به يکديگحر متصل مي شود ولي قطعات آن قابل عوض کردن است . و در مونتاژ محصول يا سيستم سطح بالاتري به کار برده مي شود . مانند بردهاي مداري کامل شده ، هدهاي چاپگحر . جعبه هاي بلندگو و دکهاي ضبط صوت .

subatomic
زيراتم ~ واژه اي براي اشاره به ذرات کوچکتر از اتم ، مانند الکترونها ، پرتونهاو نوترونها