subnotebook computer , personal digital ~ assistant


اصطلاح
برق و الکترونیک
51 حرف
7 کلمه
معانی و توضیحات
کامپيوتر کتابچه اي کوچک ، دستيار شخصي ديجيتال ~ کامپيوتر شخصي که معمولاً وزن آن کمتر از 2 کيلو گرم ( 4 in ) است . اين کامپيوتر از کامپيوتر کتابچه اي کوچکتر است. اما داراي صفحه کليد کوچک شده ، صفحه نمايش lcd ~ کوچک ، ظرفيت پردازش داده ي محدود و کافي براي نگهداشتن يا داشتها ، زمان بندي و قسمتهاي مخابراتي معيني است . گ

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت subnotebook computer , personal digital ~ assistant معنی subnotebook computer , personal digital ~ assistant معنی subnotebook computer , personal digital ~ assistant به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک subnotebook computer , personal digital ~ assistant در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
subrefraction
زير شکست ~ اثر شکست مثبت تروپوسفر در مقياس بزرگ که خط سير امواج راديويي و مسافت انتشار آنها را تعيين مي کند . اين اثر مي تواند سبي محو شدگي شکستگي ناشي از موعنعي مانند کوهها ف در مسير شود . عامل آن ارتعاشهاي تصادفي رد ضريب شکست در اثر تغييرات فشار هوا، دما و مقدار بخار است .

SuBmarine Rocket
سابراک ( راکت زير دريايي ) ~ موشک نيروي دريايي که در زير آب از لوله پرتاب معمولي شليک مي شود ولي نيروي محرکه آن راکت است و بيشتر مسير بالستيک آن در هواست . موشک با سرعت فراصوتي دوباره وارد آن مي شود و در عمقي که زير دريايي دشمن قرار دارد. منفجر مي شود برد آن حدود 80 کيلومتر ~ يا 50 مايل است .

subroutine
زيرروال ~ قسمتي از روالي که کامپيوت را واردار به انجام عمليات رياضي يا منطقي تعريف شده اي مي کند. در انتهاي آن ، کنترل به روال اصلي برگردانده مي شود .

subscriber line interface circuit
مدار واسط خط مشترک ~ مداري که تبديل 2 سيمه به 4 سيمه ، تغذيه از باتري نظارت بر خط و رد حالت مشترک را در مرکز تلفن ( co) يا شاخه تبادل خصوصي (PBX) ، در انتهاي خط تلفن انجام ميدهد. امروزه SLIDها به صورت مدار مجتمع ساخته مي شوند.

subset
زيردستگاه ~ تجهيزات تلفني يا اشتراک ديگري که به سيستم مخابراتي متصل مي شود.

subsonic
زيرصوتي ~ کمتر از سرعت صوت در هوا، يعني کمتر 1 ماخ که حدود 1188km/h يا ( 738 mi/h) است.

substrate
زير ساخت ~ 1. پولکي که در توليد سيليسيم ، گاليم آرسنيد يا نيمرساناهاي ديگر ، روي آن همه قطعات فعال و غير فعال ساخته مي شوند. 2. درمدار سازي هيبريد ، پولک سراميکي ( مانند آلومين) که همه رساناها روي آن ساخته مي شوند و در بعضي از هيبريدها ، مقاومتها و خاطنها نيز روي آن ساخته مي شوند. 3. پولک شيشه اي د ...

subsurface wave
موج زير سطح ~ موج الکترومغناطيسي که مسير انتشار آن زير زمين يا زير آب است . بسامدهاي کاري مورد استفاده در مخابرات بايد کمتر از 35kHz باشد زيرا بسامدهاي بالاتر در زمين يا آب تضعيف مي شوند.

subsynchronous
زير همزماني ~ عملکرد در بسامد يا سرعتي که زير مضربي از بسامد منبع است.

subsystem
زير سيستم ~ ترکيب به هم متصل شده اي از مجموعه ي مرتبطي از قطعات يامدارها که زير قسمتي از سيستم را تشکيل مي دهند، مانند مونيتور کامپيوتر ، چاپگر ، صفحه کليد ، مودم ، آنتن ، مادول تغذيه و کنسول ارسال - دريافت.