رقابت در کسب و کار فقط برای آن نیستند که در آنها رقیبان‌مان را شکست دهیم، بلکه برای کسب درس کسب و کار از رقیبان مان است. آنها به ما می‌آموزند چگونه در کاری که در حال انجام‌اش هستیم پیشرفت کنیم و آنها را در بازی خودشان شکست دهیم. من رقیبان‌ام را شبیه موانعی می‌بینم که باید از روی‌شان بپرم.

در دنیای کسب و کار، همه چیز مجاز است. با وجود این‌که خیلی از آدم‌ها در رقابت جاسوسی و زیر نظر گرفتن را کار بدی می‌دانند، من عاشق این هستم آنها را با یک تلسکوپ زیر نظر بگیرم‌ و ببینم در حال انجام چه کاری هستند. این کار باعث می‌شود بفهمم چه کارهایی مهم هستند و باید در آنها تمرکز کنم و چه کارهایی کم‌ارزش هستند و نباید وقت‌ام را برای‌شان هدر بدهم و این یعنی کسب درس کسب و کار از رقیبان.

در ادامه با بازده همراه باشید تا به درس‌های بهره‌وری اشاره کنیم که از جنبه‌های مختلف رقابتی یاد گرفته‌ایم و کمک‌مان میکنند تا کسب و کارمان را بهبود بخشیم.

درس کسب و کار از رقیبان # ۱. محتوا

در صنعت اینترنت به هر چیزی که اطلاعات معناداری به کاربران ارائه دهد، محتوا می‌گویند. همه وب‌گاه‌ها محتوا دارند، چه یک وب‌گاه کوچک، چه یک پایگاه تحقیقاتی آنلاین. طبیعتاً وب‌گاه‌های کوچک به نویسندگان کمتری نیاز دارد. اما وب‌گاهی که ده‌ها محتوای مختلف را ارائه می‌کند، به کسانی نیاز دارد که تصمیم‌گیری زمان و چگونگی ارائه آن را به عهده بگیرند. همچنین به اشخاصی نیاز دارد که بتواند بهترین روش برای ارائه محتوا و اینکه توسط چه کسی نوشته شوند را تعیین کند. این شخص راه‌پرداز (یا استراتژیست) محتوا خوانده می‌شود. راهبرد محتوا فرآیند تولید، ذخیره و توزیع محتوا بر اساس یک برنامه سازمان‌یافته حول یک محور و ماموریت مشخص و بر اساس مخاطب‌های مشخص است (.م).

با وجود این‌که هرگز محتوای رقیبان‌ام را جایی یادداشت نمی‌کنم، ولی هر آن‌چه درون‌شان هست را می‌خوانم؛ آیا از روش تبلیغاتی امری استفاده می‌کنند، چگونه به مطالب مشترک نزدیک می‌شوند و چگونه محتوای‌شان را به‌روز می‌کنند؟

ببینید آیا در این رقابت از ویدئو، محتوای اطلاع‌نوشت (یا انفوگرافیک) یا دیگر انواع محتوا استفاده می‌شود یا خیر؛ هرگونه محتوایی که با مخاطبین مشترک‌تان مرتبط و هماهنگ باشند.

هم‌چنین بهتر است بدانید این محتوا کجا به اشتراک گذاشته شده‌اند تا مطمئن شوید هیچ مکان و موقعیتی را برای اضافه کردن یا به اشتراک گذاشتن اطلاعات از دست نداده‌اید. خواندن محتویات رقیبان به من نشان می‌دهد چگونه می‌توانم آن را به گونه‌ای دیگر بیان کنم. اگر به رقیبان توجه‌ای نداشته باشم، شکل دادن به راهبرد محتوا وقت زیادی از من خواهد گرفت. از اقدامات اشتباه اجتناب می‌کنم زیرا هزینه‌ی اشتباهات‌ام را در مورد مشتریان و مشتریان بالقوه باید بپردازم.

اخیرا متوجه شدم بخشی از محتوای رقیب‌ام رتبه‌ی خوبی کسب کرده است. وی ماهانه نزدیک به نیمی از بازدیدکنندگان معمولی‌اش را از همین بخش جذب می‌کند. من هم با تلاش بسیار یک نسخه‌ی بهتر از آن ایجاد کردم. به نظرم این کار بد یا منفی نیست. من این کار را به عنوان یک موقعیت مناسب می‌بینم که با آن می‌توانم به کاربران تجربه‌ی بهتری ارائه کنم.

درس کسب و کار از رقیبان # ۲. بازاریابی برخط

برای این‌که ببینم راهبرد بازاریابی‌ام کارایی مناسب را دارد یا خیر، به این نکته دقت می‌کنم که رقیبان‌ام از چه چیزهایی برای پیام‌های اولیه‌شان در مورد گزاره‌ی ارزش ( نوآوری، خدمات یا ویژگی خاص برای جلب نظر مشتری.م) و امکانات دیداری برای ایجاد ارتباط استفاده می‌کنند. نمی‌خواهم از آنها تقلید کنم، ولی هم‌چنین نمی‌خواهم آن‌چنان با آنها متفاوت باشم که مخاطبین دچار سردرگمی شوند. نحوه‌ی مبارزات برخط رقیبان‌ام را از طریق وب‌گاه‌های مختلف و سکوهای تبلیغاتی غیررایگان مانند گوگل ادوردز پیگیری می‌کنم تا ببینم آنها چه حرف‌هایی برای گفتن دارند.

وب‌گاه‌ kompyte.com و نرم‌افزار Perch ابزارهای جدید هستند که به کمک آنها می‌توانید به راحتی از همه‌ی اتفاقات رقیبان‌تان مطلع شوید. با استفاده از امکانات و با کنترل پیام‌های انتخابی‌ام، به فرآیند تدوین تفاوت جایگاه‌ام با رقیبان‌ام تسریع می‌بخشم.

درس کسب و کار از رقیبان # ۳. جست‌وجو

با دیدن وب‌گاه‌های رقیبان و همه‌ی سکوهای محتوای‌شان، فهرستی را از کلیدواژه‌های مورد استفاده در این رقابت جمع‌آوری می‌کنم. این کلیدواژه‌ها را در موتورهای جست‌وجو وارد می‌کنم تا ببینم رتبه‌ی من نسبت به رقیبان‌ام چگونه است. اگر آنها را پیدا کردم، اصطلاحات کلیدواژه‌ای آنها را با خودم مقایسه می‌کنم و آن کلیدواژه‌ها را به وب‌گاه، صفحات هدف (وب‌گاهی که پس از کلیک بر روی یک لینک به آن‌جا منتقل می‌شوید.م)، عکس‌ها و عناوین اضافه می‌کنم.

ابزارهای تحلیلی قابل دسترس در کام‌اسکور (یک شرکت اینترنتی بازاریابی، تجزیه و تحلیل.م) و جاهای دیگر بینش عمیقی از نتایج رقابت ارائه می‌کنند. این ابزار نحوه‌ی استفاده‌ام را از بهینه‌سازی موتور جست‌وجو تغییر داد و باعث شد شرکت‌ام رتبه‌ی بالایی کسب کند.

درس کسب و کار از رقیبان # ۴. تعامل با مشتری

از طریق مشاهده‌ی روند رقابت در فیس‌بوک، توییتر و دیگر سکوهای شبکه‌ی اجتماعی متوجه شدم می‌توان به شکل موثر با مخاطبین هدف کار کرد. به جای بررسی انواع محتوای شبکه‌های اجتماعی، ساعت روز و ارتباط با دوستان و میزان بازدیدها، به دنبال پاسخ‌های طرفداران و پیروی‌کنندگان رقیبان‌ام رفتم.

تا پیش از این‌که بتوانم روند رقابت را زیر نظر بگیریم، برای نزدیک شدن به مشتریان و مشتریان بالقوه باید زمان زیادی صرف می‌کردم؛ و البته به مکالماتی هم منجر می‌شد، که پیش از آنها هیچ شناخت و ارتباط اولیه‌ای با آنها وجود نداشت.

درس کسب و کار از رقیبان # ۵. مدیریت برند

از آن‌جایی‌که پیش از این هرگز برندی ایجاد نکرده بودم، رقابت برای من شرایط اولیه‌ای فراهم کرد که یاد بگیریم فرآیند کار برندسازی چگونه است، چگونه ویژگی‌های برند را توصیف کنم و چگونه از این منظر برای ساختن و مدیریت فرآیند محبوبیت برند استفاده کنم. رقابت هم‌چنین هدایت‌ام کرد چه کار کنم برند شخصی‌ام برجسته و دارای ارزش بالاتری شود، و هم ‌چنان شامل ویژگی‌هایی باشد که مخاطبین مشترک با رقیبان‌ام به دنبال‌شان هستند.

درس کسب و کار از رقیبان # ۶. تجربه‌ی کاربران

مطالعه‌ی بازخوردها و اظهارنظر‌هایی که مشتریان رقیبان‌ام در شبکه‌های اجتماعی، مطالب وبلاگی و انجمن‌ها ثبت می‌کنند، منبع دریافت اطلاعات بسیار ارزشمندی است که می‌تواند درباره‌ی مخاطبین مشترک به‌دست دهد. من حتی در مورد این‌گونه مطالب از مشتریان رقیبان‌ام پرسش‌هایی درباره‌ی احساس‌شان نسبت به تجربه‌ی این رقابت می‌پرسم. با این کار متوجه می‌شوم آنها دنبال ایجاد چه نوعی از تجربه‌ی کاربری هستند.

درس کسب و کار از رقیبان # ۷. پیشرفت محصول

برای شکل دادن به راه‌حل‌هایی که کسب‌وکارم به صاحبان کسب‌وکارهای کوچک و شرکت‌ها ارائه می‌کند، باز هم از تجربیات‌ام از رقابت استفاده کردم. وقتی از طریق این رقابت‌ها متوجه شدم کدام ویژگی‌های محصول‌ام مخاطب بیش‌تری دارند و کدام‌یک ندارند، توانستم محصول‌ام را بهینه‌تر کنم. یعنی‌ از این تفاوت‌ها حداکثر استفاده را بردم و آن را به چرخه‌ی تولیدم اضافه کردم. بررسی رقابت باعث ایجاد ایده‌های جدید در مورد چگونگی رسیدن به پیشرفت می‌شود، و کار را برای شناسایی مکان و نحوه‌ی اعمال تغییرات در محصول، به شکلی که باعث پیشرفت‌های بیش‌تر شود، آسان می‌کند.

درس کسب و کار از رقیبان # ۸. شبکه‌ی اجتماعی

مطالعه‌ی چگونگی استفاده‌ی رقیبان از شبکه‌ی اجتماعی، منابع قابل‌ملاحظه‌ای به من ارائه می‌کند. این کار را با بررسی وب‌گاه‌های مورد استفاده‌ی رقیبان و کشف نتایج تلاش‌های‌شان در مورد هواداران و پیروی‌کنندگان آغاز کردم. هم‌چنین کارهای‌شان را در وب‌گاه‌های حرفه‌ای لینکدین زیر نظر قرار دادم تا بفهمم آنها چگونه خود را به صورت حرفه‌ای معرفی می‌کنند. وقتی وب‌گاه‌های مربوط به شبکه‌های اجتماعی که رقیبان‌ام از آنها استفاده نکردند را امتحان کردم، دریافتم برخی سکوهای کلیدی در آن‌ شبکه‌ها وجود نداشت که همین، برای‌ام یک مزیت بود.

درس کسب و کار از رقیبان # ۹. پژوهش

وقتی این رقیبان وارد بازار هدف و صنعت شدند، کار اندکی برای‌ام بسیار سخت و دشوار شد. آنها دیگر همه‌ی پژوهش‌ها‌ی‌شان را انجام ارائه نمی‌کنند و فقط یک برگه‌ی سفید تحویل‌تان می‌دهند، ولی با استفاده از برنامه‌ی هشدار گوگل از تمام روند رقیبان‌ام که شامل اطلاعاتی نظیر راهبرد‌ها، عمل‌کرد و محورها می‌شوند، با خبر شدم. البته این اطلاعات را در نامه‌های فروش، مبارزه‌های رایانامه‌ای، انتشارات مطبوعاتی و بیانیه‌ی ماموریت نیز می‌توان پیدا کرد. این کار قطعا نسبت به این که بخواهم در یک فضای خلاء راهبردهای‌ام را طرح‌ریزی کنم، بسیار بهینه‌تر خواهد بود، و می‌توانم امیدوار باشم محصول‌ام نیازهای بازار را تامین می‌کند و رقیبان‌ام را شکست می‌دهم.

درس کسب و کار از رقیبان # ۱۰. فرهنگ سازمانی

با وجود این‌که آن‌قدر در فضای کاریِ داخلی‌ در سازمان‌های رقابتی مرموز رفتار نمی‌کنم، ولی با بررسی تعاریف فرهنگ و ارزش‌های مورد نظر، انگیزه، آموزش و استقامت کارمندان‌ام، گروه کاملا مولد و بهینه‌ای برای خودم ایجاد کردم. افق استخدام و برنامه‌های کارمندان، بینش جدیدی در طرح‌ریزی فعالیت‌هایی که بتوان بهترین عمل‌کرد را از کارمندان‌ام انتظار داشته باشم، فراهم کرد. این کار من را قادر ساخت فرهنگی طراحی کنم که در آن فهرستی از اهدافم را و به مرحله‌ی عمل رساندشان، با کمی تغییر، فراهم کنم. اطلاعات اضافه شده در مورد فعالیت‌های استخدامی، مزایا و سود اضافه به من کمک کردند تا به شکل موثر از همه‌ی استعدادهای‌ کارمندان‌ام استفاده کنم.

بسیار مشغول هستم و برای دوباره‌کاری وقت ندارم. هر آن‌چه از این رقابت مشاهده کردم، باعث شد زمان یادگیری‌ام کوتاه‌تر و پیشرفت‌های‌ام به سمت رسیدن به اهداف‌ام گسترده‌تر باشد.

از اشتباهات‌ و فرآیندهای کاری رقیبان‌ام درس آموختم، و کارهای کم‌اهمیت را نادیده گرفتم و بهترین فعالیت‌های‌شان را به عنوان معیار قرار دادم. محدوده‌ی مخاطبین هدف‌ و چشم‌اندازتان را افزایش دهید، ولی حتما این رقابت را خوب دنبال کنید.