در این نوشتار ۱۰ راز موفقیت را با شما در میان می گذاریم. کتاب‌های زیادی درباره‌ی موفقیت و موفق شدن در کسب و کار نوشته شده‌اند. درباره‌ی موفقیت در زندگی نیز کتاب‌های زیادی نوشته شده‌است. این امر نشان می‌دهد تا چه اندازه موفقیت در زندگی و کسب و کار حائز اهمیت است.

در این نوشتار ۱۰ راز موفقیت ذکر می‌شود که هم برای رسیدن به یک زندگی موفق و هم یک کسب و کار موفق لازم است. ببینید کدام‌یک از این ۱۰ چیز را در خود دارید و کدام را باید به دست بیاورید؟

در ادامه چندین راز موفقیت در زندگی و کسب و کار آمده است

۱. نترس باشید

قبل از اینکه اولین راز موفقیت را بگوییم می‌خواهید بدانید چرا موفقیت در کسب و کار از نظر افراد جامعه یک شاهکار بی‌نظیر است؟ اگرچه موانع بسیاری بر سر راه‌تان قرار دارد، یکی از بزرگترین چالش‌هایی که با آن مواجه هستید فائق آمدن بر ترس‌تان نسبت به وارد شدن به کسب و کار است. اکثر افراد هر روز رویای راه‌اندازی یک کسب و کار را در سر می‌پرورانند حال آن‌که در کارهای کسل‌کننده‌شان به تیک تیک ساعت گوش می‌کنند. دلیل این‌که آن‌ها هیچ‌گاه کنج امن‌شان را با حقوق مشخص ماهیانه ترک نمی‌کنند این است که از ناشناخته‌هایی که راه‌اندازی کسب و کار به همراه دارد می‌ترسند.

اگر می‌خواهید خودتان را از دیگران جدا کنید و زندگی بهتری داشته‌باشید باید یاد بگیرید ترس‌های‌تان را مدیریت کنید. نگران نباشید، شما تنها نیستید. وقتی از کارم استعفا دادم تا کسب و کار خودم را شروع کنم، خارج از محیط کاریم دو برابر حقوقی را کسب می‌کردم که در محیط کاری‌ام با کار هشت ساعته به دست می‌آوردم. ولی هنوز هم از شکست هراس داشتم.

بااین‌حال، برای کسانی که به دنبال راز موفقیت هستند و می‌خواهند واقعا در کسب و کار موفق باشند این تازه اول راه است. فائق آمدن بر ترس‌های‌تان و شروع به‌کار بسیار خوب است، ولی آزمون‌های واقعی یک کارآفرین نترس ثابت خواهند بود، از شروع یک مکالمه و شبکه‌سازی گرفته تا درخواست خرید عمده، برقراری ارتباط با شریکی که به شرکت لطمه وارد می‌کند، و شاید از همه مهم
‌تر، مشاهده‌ی افول کسب و کار (این اتفاق دو بار برای هنری فورد افتاد، البته قبل از آن‌که خط مونتاژ معروفش را طراحی کند). فردی که به خاک سیاه بنشیند و از این مسئله واهمه‌ای نداشته‌باشد و دوباره و دوباره تلاش کند تا به موفقیت برسد، واقعا آدم نترسی است.

۲. از مسائل مالی سر در بیاورند

مردم همیشه از کسب و کارهای مشهور و به‌نامی صحبت می‌کنند که از یک زیرزمین یا گاراژ کارشان را شروع کرده‌اند، و این‌گونه از فرش به عرش رسیده‌اند و به‌عنوان یک کارآفرین واقعی از آن‌ها یاد می‌شود. برای راه‌اندازی یک کسب و کار به پول نیاز دارید. ولی به این معنی نیست که باید پول زیادی برای شروع داشته‌باشید، از همه مهمتر این است که بدانید چگونه مدیریت مالی کنید و به بهترین روش از پول‌تان استفاده کنید.

رابرت کیوساکی به این خاطر به شهرت رسیده‌است که اهمیت سواد مالی و نقش مهم آن را در زندگی کارآفرینان موفق به دنیا آموخته‌است. آن دسته از افرادی که با حقوق ماهیانه زندگی می‌کنند زندگی‌شان را با بدهی همراه کرده‌اند – پرداخت برای ماشین و خانه، کارت‌های اعتباری، و دیگر اقلامی که مستلزم پول هستند. آن دسته از افراد که سواد مالی دارند اهمیت ساخت دارایی‌هایی را که برای‌شان درآمدزایی می‌کند درک می‌کنند. وقتی یک ستون دارایی مثبت داشته‌باشید، یاد خواهید گرفت که چگونه از طریق سرمایه‌گذاری به پول بیشتری دست پیدا کنید. برای این‌که یک کارآفرین موفق باشید لازم است بدانید چگونه پول‌سازی کنید و چگونه پول را به‌خدمت بگیرید و این راز موفقیت را همیشه به یاد داشته باشید.

۳. به‌عنوان یک رهبر رشد پیدا کنید.

وقتی ترس‌های‌تان را از بین ببرید و یک کسب و کار راه‌اندازی کنید، سفر خود را در نقش یک رهبر آغاز کرده‌اید. موفقیت نهایی شما با کمک کردن به موفق شدن دیگران ارتباط تنگاتنگی دارد. باید یاد بگیرید چگونه یک تیم را در هر سطحی رهبری کنید تا به آن‌ها انگیزه دهید به شما بپیوندند، به آن‌چه مي‌گویید باور داشته‌باشند، یا بابت محصول یا خدمتی که ارائه می‌کنید پول پرداخت کنند.

تنها به این دلیل که دوست دارید ویژگی‌های یک رهبر را در خود ایجاد کنید به این معنی نیست که می‌توانید یک کسب و کار موفق راه‌اندازی کنید یا نماینده‌ی یک کسب و کار باشید. وقتی گوگل شروع به رشد کرد، بنیانگزاران این شرکت، اریک اشمیت را به صحنه آوردند تا شرکت‌شان را رهبری کنید – چرا که آن‌ها مهندس بودند نه مدیر. توانایی رهبری یک تیم یا مجموعه ممکن است صرفا به کاریزما و پیامی که به درستی به دیگران منتقل می‌کنید خلاصه شود.

یک سرباز خوب ممکن است در هدایت یک جوخه خوب عمل کند ولی به این معنی نیست که از پس هدایت یک جنگ بر می‌آید. یک طراح حرفه‌ای محصول ممکن است یک فروشنده‌ی بد از آب در بیاید. ولی یک رهبر خوب به این موضوع می‌پردازد که افراد در چه بخشی خوب عمل می‌کنند و نقاط ضعف‌شان چیست،‌ و می‌دانند چه کسی را در چه پُستی قرار دهند تا شرکت به موفقیت برسد.

مطلب مرتبط: فرمول موفقیت :۵ گام مهم برای رسیدن به موفقیت

۴. از اهرم خودتان استفاده کنید.

یکی از چالش‌های بزرگی که در مسیر شما به عنوان یک کارآفرین برای موفقیت قرار دارد عبارت است از درک این مورد که با فرصت‌های ایجاد شده در مسیرتان چه کار کنید. در این‌جاست که درک مفهوم اهرم برای کسانی که وارد کسب و کار می‌شوند اهمیت پیدا می‌کند، و به ذهن‌هایی نیاز دارد که در این مواقع خارج از چارچوب فکر کنند و ارزش یک ارتباط جدید یا شرایط جدید را درک کنند. آن دسته از افرادی که از ترک کردن کار ۸ ساعته‌شان ترس دارند همان افرادی هستند که مفهوم اهرمی کردن دارایی‌ها و روابط را در زندگی درک نمی‌کنند. از سوی دیگر، یک کارآفرین موفق دائما به دنبال راه‌های جدید برای رسیدن به سود است.

یک ضرب‌المثل قدیمی وجود دارد که می‌گوید “وقتی زندگی یک لیمو به دستت داد از آن لیموناد بساز”، این ضرب‌المثل نمونه‌ی کامل استفاده از اهرم برای پیش برد کسب و کارتان است. بسیاری از افراد لیموناد را درست می‌کنند ولی خودشان آن را می‌نوشند. یک کارآفرین واقعی لیموناد را به کسانی خواهد فروخت که لیمو ندارند، و از سود آن برای خرید لیموهای بیشتر یا ورود به یک کسب و کار دیگر استفاده می‌کند.

۵. شریک بگیرید

پیشتر درباره‌ی تبدیل شدن به یک رهبر و ضرورت حرکت دادن زنجیرها و محدودیت‌ها در بازی کسب و کار صحبت کردیم. برای این‌که به‌عنوان یک رهبر به موفقیت برسید، باید تیم خوبی داشته‌باشید، تیمی که به مسیر کاری‌تان اعتقاد داشته‌باشند تا همواره رو به جلو حرکت کنند. در این‌جا است که تیم‌سازی در سوددهی یک کسب و کار نقش مهمی ایفا می کند. بسیاری از افراد به تنهایی کارشان را شروع می‌کنند و می‌خواهند با یک دست چند هندوانه بردارند، ولی اگر منبع انرژی فعال، انگیزه و مالکیت در یک کسب و کار تنها در یک نفر خلاصه شود، بالاخره این انرژی به پایان خواهد رسید.

با درک مفهوم موفقیت در کسب و کار و زندگی، به این درک می‌رسیم که نیازی نیست برای سوددهی یک کسب و کار، مالک آن کسب و کار در تمام عملیات‌های روزانه‌ی یک کسب و کار حضور داشته‌باشد. تنها کار یکه باید بکنید این است که مهارت‌های مدیریتی را یاد بگیرید و آن‌ها را در مجموعه‌یکاری و تیم‌تان به‌کار ببندید. این مورد تنها به کارکنان‌تان خلاصه نمی‌شود، بلکه موارد دیگر را نیز در برمی‌گیرید، این که بدانید با چه کسی دست بدهید، چگونه یک شراکت استراتژیک ایجاد کنید، و چگونه از اهرم‌های‌تان برای متقاعد کردن دیگران و علاقه مند کردن‌شان نسبت به کسب و کار استفاده کنید.

۶. داشتن انگیزه‌ی درست

تا بدین‌جا برخی از مفاهیم مهمی را مطرح کردیم که لازم است برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار با آن‌ها آشنا باشید – ولی موفقیت حقیقی را چگونه تفسیر می‌کنید؟ موفقیت از نظر شما پول است، یا فروش، یا تأثیرگذاری کارهای‌تان بر محیط اطراف‌تان؟ نهایتا موفقیت واقعی در کسب و کار زمانی حائز اهمیت است که با موفقیت در زندگی برابر باشد، که همه‌ی این‌ها با داشتن انگیزه و گرایش درست معنی پیدا می‌کند. هیچ‌کسی برای آدمی که بسیار ثروتمند است ولی از دنیایی که در آن زندگی می‌کند متنفر است ارزش قائل نیست.

برای این‌که یک زندگی واقعا شاد داشته‌باشید، مهم است بدانید واقعا چه چیزهایی اهمیت دارند و برای آن‌چه هر روز انجام می‌دهید ارزش‌زائی کنید. مطمئنا، کسانی که می‌خواهند یک کسب و کار را شروع کنند به دنبال استقلال مالی هستند. ولی وقتی آدم‌ها به این ثروت برسند با آن چه می‌کنند؟ آن دسته از افرادی که در بارو آن‌ها پولدار بودن یعنی توانایی خرید “چیزهای” بیشتر برای نشان دادن برتری‌شان نسبت به دیگران، هیچ‌گاه در زندگی‌شان موفق نخواهند شد. کارآفرینانی که بر ثروت‌سازی برای کمک به دیگران و حل مشکلات دیگران متمرکز می‌شوند، انگیزه‌ی درستی برای رسیدن به خوشحالی واقعی و مجسم کردن “موفقیت” دارند.

۷. قدردانی‌تان را نشان دهید

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم هر روز با سرعتی تغییر می‌کند که هیچ‌یک از ما واقعا نمی‌تواند قدردان آن باشد. تکنولوژی در ۳۰-۵۰ سال گذشته نحوه‌ی ارتباط برقرار کردن ما را نه تنها با همسایگان و نزدیکان‌مان بلکه تماس با مشتریان کسب و کارمان در دنیای بیرون را نیز تحت تأثیر قرار داده‌است. نسل‌هایی که با این تکنولوژی رشد کرده‌اند غالبا آن را بدیهی می‌پندارند، آن‌ها هیچ‌گاه از عطر گل‌ها لذت نبرده‌اند و قدر پیشینه‌ی تاریخی‌شان را نمی‌دانند. آدم‌ها باید از انرژی برقی که لامپ را روشن می‌کند، اتومبیلی که به رسیدن‌شان به جلسه‌های کاری کمک می‌کند، تا تلفن‌های هوشمندی که در جیب دارند، قدردان همه‌ي این‌ها باشند.

آن دسته از افرادی که هم در کسب و کار و هم در زندگی موفق هستند کسانی هستند که برای همه چیز شکرگزارند. این افراد کسانی هستندکه از کافه‌دار برای قهوه‌ای که برای شان آورده‌است و از دربان برای باز کردن درب تشکر می‌کنند، این دسته از افراد واقعا به مکالمه‌شان با دیگران دقت می‌کنند و به حرف‌های‌تان گوش می‌دهند. کارآفرینان موفق هیچگاه نباید افراد، مکان‌ها و چیزهایی را که در زندگی و موفقیت‌شان نقش داشته‌اند فراموش کنند.

۸. سلامتی‌تان را حفظ کنید

پول و موفقیت شما به دردتان نخواهد خورد اگر نخواهید از آن‌ها استفاده‌ی درست کنید – چرا به شیوه‌ای زندگی می‌کنید که سلامتي‌تان را به‌خطر بیاندازید؟ این‌همه شور و عشقی که در کسب و کارتان خرج می‌کنید به چه‌کارتان خواهد آمد وقتی دیگر نتوانید شاهد موفقیت و بالندگی آن باشید؟ بسیاری از ما آن‌قدر در بازی زندگی گرفتار آمده‌ایم که به آسیب‌های وارد شده به بدن‌مان فکر نمی‌کنیم. ما به‌عنوان کارآفرین، هر روز با حجم کارهای زیاد و پروژه‌های چالش‌برانگیز روبه‌رو هستیم که باعث می‌شود زمان صرف نهار ما به یک میان‌وعده‌ی کوچک خلاصه شود یا برای خلاص شدن از شر گرسنگی به فست فود رو می‌آوریم.

مسخ‌شدگی ما در پول و مادیات ما را حریص‌تر کرده‌است و دیگر به این فکر نمی‌کنیم که دیگران چه برداشتی از ما دارند. بدون سلامتی هیچ‌وقت نمی‌توانیم به راز موفقیت حقیقی دست پیدا کنیم. یک رهبر باید قوی باشد، قوی بودن تنها به قدرت بدنی یا حجم عضلات خلاصه نمی‌شود، ذهن شما نیز باید سالم باشد تا بتوانید روزها را سپری کنید و نه تنها به موفقیت برسید بلکه از آن نیز لذت ببرید.

۹. دوستان خوبی جمع کنید.

قبلا درباره ی اهمیت تنها طی نکردن این مسیر با شما صحبت کردیم،  همان ایدئولوژی بر موفقیت فردی و خوشحالی‌تان نیز صادق است. اگر در زندگی‌تان آدم‌های خاصی نداشته‌باشید که موفقیت های‌تان را با آن‌ها درمیان بگذارید، پس هدف چیست؟ هیچ آدمی نمی‌خواهد در شهر تک و تنها باشد.

آدم‌ها ذاتا اجتماعی هستند، و مهم است خارج از دایره‌ی کسانی که با آن‌ها کار می‌کنید یک زندگی داشته‌باشید. دوستان‌تان کسانی هستند که تجارب‌تان را با آن‌ها در میان می‌گذارید، از موفقیت‌ها و دستاوردهای‌تان خوشحال می‌شوند و بعد از هر شکست کنارتان هستند. اطمینان حاصل کنید که آن‌ها نیز نگرشی مانند شما دارند، قدردان همه‌چیز هستند و همواره یک منبع مثبت انرژی در زندگی‌تان هستند.

۱۰. اهمیت خانواده را به عنوان یک راز موفقیت در نظر بگیرید

آن دسته از افرادی که به دنبال موفقیت واقعی در زندگی‌شان هستند، نمی‌خواهند موفقیت‌های‌شان را فقط با دوستان‌شان به اشتراک بگذارند، بلکه خانواده برای آن‌ها از اهمیت بیشتری برخوردار است.

هیچ فردی یک کودکی عالی و بی‌عیب و نقص نداشته‌است، و هیچ‌کس انتظار ندارد صرفا به‌خاطر ارتباط خونی ثروت‌تان را با خواهرها و برادرهای‌تان  تقسیم کنید. تمام کارآفرینان متأهل نیستند و همه فرزند ندارند. با این حال مهم است که فراتر از مادیات و قدرتی که ممکن است به دست بیاورید به موفقیت فکر کنید. موفقیت واقعی در تأثیر مثبتی نهفته است که بر خانواده‌تان می‌گذارید، و میراثی که بعد از شما ادامه می‌یابد.