تفاوت استرس و اضطراب

تفاوت استرس و اضطراب را نمی توان به راحتی مشخص کرد. مرز باریکی بین این دو وجود دارد. مطمئنا اتفاق بد برای همه می‌افتد، ولی وقتی به احساس‌تان نسبت به این اتفاق می‌پردازیم، این سوال مطرح می‌شود که آیا این احساس استرس است یا احساس اضطراب، و آیا واقعا تفاوتی میان این دو وجود دارد یا خیر؟ با این‌که هیجان پشت این واکنش در هر دو حالت یکسان است، این دو واقعا متفاوت هستند. در این نوشتار تفاوت استرس و اضطراب را برای‌تان تشریح خواهیم کرد.

در این مقاله، ۵ حالت را بررسی می‌کنیم که در آنها تفاوت استرس با اضطراب احساس می شود.؛ چنان‌چه بدانید واقعا استرس چیست و تفاوت استرس و اضطراب را بدانید، خواهید توانست با هر دوی آنها مقابله کنید.

همه‌‌ی ما نگرانی‌هایی داریم، و این کاملا طبیعی است. ولی آن‌چه وضعیت روانی ناسالم تلقی می‌شود نگرانی بیش از اندازه‌ است. نگرانی مزمن، یک الگوی فکری منفی است که روان‌شناسان می‌توانند کمک‌تان کنند چگونگی غلبه بر آن را یاد بگیرید.

مبتلایان به نگرانی مزمن به دلیل ایجاد واکنش استرسی طولانی مدت در بدن‌شان در معرض بیماری‌های مختلف قرار دارند. وقتی دچار استرس می‌شویم، بدن هورمون‌های استرس، یعنی کورتیزول و آدرنالین ترشح می‌کند.

این هورمون‌های استرسِ شدید باعث می‌شوند فشار خون‌تان افزایش یابد، ضربان قلب‌تان بالا رود، و دیگر تغییرات روانی در بدن‌تان رخ دهد که به مرور زمان باعث کاهش طول عمرتان می‌شوند. طی پژوهشی در بریتانیا در مورد استرس و مرگ‌ومیر، پژوهش‌گران دریافتند استرس می‌تواند با ایجاد بیماری‌های قلبی و عروقی، سرطان، سکته‌ی قلبی و مغزی آدم‌ها را در معرض خطرات مرگ‌ومیر بیش‌تری قرار دهد.

۱. به استرس‌های خفیف زندگی‌تان بیش از حد واکنش نشان می‌دهید

پژوهش‌گرانی که در مورد تفاوت‌های میان استرس و اضطراب مطالعه می‌کنند، استرس را “‌استرس زندگی‌” می‌نامند، زیرا این گونه استرس‌های معمولی واکنشی است به ناراحتی‌های خفیف و روزانه‌ی زندگی. برای مثال، ریختن قهوه روی زمین وقتی که اول صبح می‌خواهید از خانه خارج شوید یک رویداد استرس‌زای زندگی است.

اگر در لحظات تجربه‌ی استرس‌های خفیفِ زندگی، مانند ریختن قهوه روی زمین جوری واکنش نشان دهید گویی دنیا به آخر رسیده است، یک رویداد کوچک را به دلیل بزرگی برای ناراحتی تبدیل می‌کنید که می‌تواند کل روزتان را خراب کنید. این الگوی فکری منفی متعلق به کسانی است که هنوز مدیریت مناسب استرس را یاد نگرفته‌اند.

کسی که دچار اختلال اضطراب است پیش از آن‌که اصلا قهوه‌ای روی زمین بریزد، در مورد احتمال ریخته شدن قهوه روی زمین نگران است، دیر به سر کارش می‌رسد، مورد تمسخر همکاران‌اش قرار می‌گیرد و غیره. خصوصیت بیش‌تر کسانی که دچار اختلال اضطراب هستند، این است که به شکل مزمن و مداوم نگران‌اند.

۲. آیا اعتقاد دارید می‌توانید کاری انجام دهید که شرایط را تغییر دهد؟ آری یا نه؟

این‌که معتقد باشید می‌توانید در واکنش به یک اتفاق، کاری انجام دهید یا این‌که می‌توانید کنترل بر رفتار و زندگی‌تان را باز یابید یا خیر یکی از تفاوت‌های عمده‌ی میان استرس و اضطراب است. قطعا آن‌قدر قدرت دارید که بتوانید تغییراتی مثبت ایجاد کنید، فارغ از این‌که آن‌چه اتفاق افتاده است تا چه میزان استرس‌زا باشد؛ و اگر در مورد خودتان چنین اعتقادی داشته باشید، این قبیل اتفاقات تنها می‌توانند برای‌تان یک رویداد استرس‌زای خفیف در زندگی‌تان باشند؛ نه این‌که باعث اضطراب‌تان شوند.

احساسِ از دست دادن کنترل، احساسی نظیر این‌که زندگی‌ چیزی است که هیچ اختیاری در موردش ندارید، نه چیزی که می‌توانید با افکار و رفتارتان کنترل‌اش را به‌دست بگیرید، یکی دیگر از تفاوت‌های اصلی میان طرز فکر اضطرابی و استرس‌های عادی است.

پژوهش‌گرانی که در مورد این تفاوت‌ها مطالعه می‌کنند، دریافتند “‌آن‌هایی که احساس می‌کنند کنترل اندکی بر اتفاقات محیط‌شان دارند، به احتمال زیاد در واکنش به تغییرات زندگی‌شان دچار علائم افسردگی و اضطراب می‌شوند.‌”

۳. به ندرت نگرانی‌های‌تان برطرف می‌شود

وقتی نگرانی به بخش معمول زندگی‌تان تبدیل شود و ماه‌ّها ادامه یابد، به احتمال زیاد دچار اختلال اضطراب شده‌اید. نگرانی مزمن برای ۶ ماه یا بیش‌تر، یکی از معیارهای تشخیص اختلال اضطراب است.

۴. در مورد میزان استرس‌تان همواره دچار نگرانی هستید

احساسات شدیدی که دائما برای‌تان استرس‌زا هستند، احساسات فیزیولوژیکی که در بدن‌تان مدام استرس ایجاد می‌کنند، یا افکاری که نمی‌توانید از ذهن‌تان پاک کنید؛ اگر استرس به یکی از نگرانی‌های زندگی‌تان تبدیل شده است، به احتمال زیاد دچار اختلال اضطراب شده‌اید.

۵. زندگی‌تان به دلیل نگرانی‌های‌تان دستخوش تغییر شده است

ایجاد تغییر در زندگی به دلیل وجود استرس یکی دیگر از تفاوت‌های میان استرس و اضطراب است. شکل این تغییرات به عوامل استرس‌زا در زندگی‌تان بستگی دارد، ولی اگر به دلیل استرس از آدم‌ها، مکان‌ها و اتفاق‌ها دوری می‌کنید، به احتمال زیاد به اختلال اضطراب مبتلا شده‌اید.

وقتی ترس‌ها، یا ترس از استرس دلیل اصلی دوری یا خودداری از معاشرت با دوستان‌تان و عدم مشارکت در کارهای خاصی باشد که پیش‌تر از آنها لذت می‌بردید، یا این‌که اگر متوجه‌ شده‌اید بهره‌وری‌تان در کار پایین آمده است، به احتمال زیاد از مرحله‌ی استرس وارد مرحله‌ی اضطراب شده‌اید.

انجمن اضطراب و افسردگی امریکا می‌گوید: “‌هر آدمی در طول زندگی هر از گاهی استرس و اضطراب را تجربه می‌کند. تفاوت میان این دو این است که استرس پاسخی به یک تهدید در یک موقعیت خاص است؛ ولی اضطراب واکنش به خودِ استرس است.‌” اضطراب همان استرس مزمن است، در حالی‌که استرس یک پاسخ عادی به چیزهای ناراحت‌کننده است. بار دیگر خاطرنشان می‌کنیم، ما می‌توانیم با هر دوی آنها مقابله کنیم، فقط باید به درستی واکنش نشان دهیم؛ آنها را بپذیریم و طرز فکری مثبت داشته باشیم.