switching diode


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ديود سوييچينگ ~ ديود بلوري که عملکردي همانند يک سوييچ دارد . در ولتاژهاي کمتر از حد معيني داراي مقاومت بسيار بالا و همانند سوييچ باز است و در ولتاژهاي بالاتر از آن حد ناگهان مقاومت آن کم مي شود و همانند سوييچ بسته عمل مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت switching diode معنی switching diode معنی switching diode به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک switching diode در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
switching frequency
بسامد سوييچينگ ~ سرعتي که ولتاژ ورودي با آن در منبع تغذيه سوييچينگ قطع و وصل يا بريده مي شود.

switching losses
تلفات سوييچينگ ~ اتلاف توان هنگام تغيير وضعيت سوييچ به خصوص ترانزيستور قدرت ، از حالت قطع به وصل يا بر عکس .

switching reactor
واکنشگر سوييچينگ ~ واکنشگري باهسته ي اشباع شدني که داراي سيم پيچهاي کنترل ورودي متعدد و يک يا چند سيم پيچ خروجي است که در اثر عملکرد يک رله را دو برابر مي کنند.

switching-regulated power supply
منبع تغذيه رگوله شده سوييچينگ ~ منيع تغذيه اي شامل يک رگوله کننده پهناي پالس مدوله شده [ PWN] سوييچينگ که ولتاژ خط AC را يکسو کرده ، آن را به ولتاژ رگوله شده ي DC تبديل مي کند. مدار حس کننده اي تغييرات بار را آشکار مي کند و رگوله کننده پهناي پالس ترانزيستور را مدوله مي کند تا لتاژ لازم را ايجاد کند ...

switching regulator
رگوله کننده سوييچينگ ~ مدار مدوله کننده پهناي پالس با حلقه ي بسته به بار براي رگوله کردن ولتاژ خروجي که از آن در منابع تغذيه سوييچينگ و کنترل موتورها استفاده مي شود.

switching time
زمان سوييچينگ ~ 1. فاصله زماني بين زمان مرجع و آخرين لحظه اي که در آن پاسخ ولتاژ لحظه اي سلول مغناطيسي به کسر معيني از مقدار قله ي رسد . 2. فاصله زماني بين زمان مرجع و اولين لحظه اي که در آن پاسخ ولتاژ مجموع لحظه اي سلول مغناطيسي به کسر معيني از مقدار قله آن مي رسد.

switching trznsistor
ترانزيستور سوييچينگ ~ ترانزيستور طراحي شده براي عملکرد سوييچينگ قطع و وصل.

switching tube
لامپ سوييچينگ ~ لامپ گازي که انرژي RF توان بالا را در مدارهاي آنتن رادار و سيستمهاي RF پالس ديگر قطع و وصل مي کند، مانند لامپهاي ATR ، per-TRو TR .

syllabic companding
فشرده سازي بخشي ~ روش فشرده سازي که در آن تغييرات بهره مؤثر يا سرعتي ايجاد مي شوند که امکان پاسخ به بخشهاي سيگنال صحبت ايجاد مي شود ولي به چرخه هاي مجزاي موج سيگنال پاسخ داده نمي شود.

symbol
نماد ~ 1. طرح کشيده شده روي نمودارها براي نشان دادن يک قطعه سامشخص کردن مشخصه ها ، کميتها با اشياء معين . 2. حرف يا خلاصه ي حروفي که روي نمودار يا در معادله يا متني براي نشان دادن کميت يا واحد اندازه گيري براي شناسايي يک شيء به کار مي رود.