switching-regulated power supply


اصطلاح
برق و الکترونیک
32 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
منبع تغذيه رگوله شده سوييچينگ ~ منيع تغذيه اي شامل يک رگوله کننده پهناي پالس مدوله شده [ PWN] سوييچينگ که ولتاژ خط AC را يکسو کرده ، آن را به ولتاژ رگوله شده ي DC تبديل مي کند. مدار حس کننده اي تغييرات بار را آشکار مي کند و رگوله کننده پهناي پالس ترانزيستور را مدوله مي کند تا لتاژ لازم را ايجاد کند. رگوله کننده هاي بسامد بالا( 100 -20 kHz) داراي ترانسفورمزهاي کوچکي هستند بنابراين منبع را در مقايسه با منبع تغذيه هاي رگوله شده خطي مي توان سبکتر و کوچکتر ساخت . آن را منبع تغذيه سوييچيگ نيز مي نامند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت switching-regulated power supply معنی switching-regulated power supply معنی switching-regulated power supply به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک switching-regulated power supply در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
switching regulator
رگوله کننده سوييچينگ ~ مدار مدوله کننده پهناي پالس با حلقه ي بسته به بار براي رگوله کردن ولتاژ خروجي که از آن در منابع تغذيه سوييچينگ و کنترل موتورها استفاده مي شود.

switching time
زمان سوييچينگ ~ 1. فاصله زماني بين زمان مرجع و آخرين لحظه اي که در آن پاسخ ولتاژ لحظه اي سلول مغناطيسي به کسر معيني از مقدار قله ي رسد . 2. فاصله زماني بين زمان مرجع و اولين لحظه اي که در آن پاسخ ولتاژ مجموع لحظه اي سلول مغناطيسي به کسر معيني از مقدار قله آن مي رسد.

switching trznsistor
ترانزيستور سوييچينگ ~ ترانزيستور طراحي شده براي عملکرد سوييچينگ قطع و وصل.

switching tube
لامپ سوييچينگ ~ لامپ گازي که انرژي RF توان بالا را در مدارهاي آنتن رادار و سيستمهاي RF پالس ديگر قطع و وصل مي کند، مانند لامپهاي ATR ، per-TRو TR .

syllabic companding
فشرده سازي بخشي ~ روش فشرده سازي که در آن تغييرات بهره مؤثر يا سرعتي ايجاد مي شوند که امکان پاسخ به بخشهاي سيگنال صحبت ايجاد مي شود ولي به چرخه هاي مجزاي موج سيگنال پاسخ داده نمي شود.

symbol
نماد ~ 1. طرح کشيده شده روي نمودارها براي نشان دادن يک قطعه سامشخص کردن مشخصه ها ، کميتها با اشياء معين . 2. حرف يا خلاصه ي حروفي که روي نمودار يا در معادله يا متني براي نشان دادن کميت يا واحد اندازه گيري براي شناسايي يک شيء به کار مي رود.

symbolic address
آدرس نمادين ~ برچسبي که لغت ، تابع يا اطلاعات خاص ديگري را در روال برنامه نويسي کامپيوتري مستقل از امکان اطلاعات در داخل روال مي شناساند. آن را آدرس شناور نيز مي نامند.

symbolic coding
رمزگذاري نمادين ~ رمزگذاري بر اساس نمادهاي به جزء آدرسهاي حقيقي کامپيوتر ، براي ساده کردن برنامه نويسي در کامپيوتر .

symbolic Logic
منطق نمادين ~ منطقي که در آن نمادهاي مناسب براي محاسبه رابطه هاي عددي را براي کامپيوتر شرح مي دهند، مانند جبر بولي .

symbolic programming
برنامه نويسي نمادين ~ شيوه اي براي برنامه نويسي بر اساس نمادهاي دلخواه به جاي رمزهاي عددي و آدرسهاي پيچيده کامپيوتر اين نمادها را به زبان ماشين ترجمه مي کند.