time sharing


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
اشتراک زماني ~ اشتراک ~ در استفاده از مدار يا سيستمي براي دو يا چند منظور در طول مدت زمان کلي يکسان که با اختصاص دادن قسمت هاي کوچکي از کل زمان براي هر منظور با زمان بندي ثابت يا بنابر درخواست انجام مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت time sharing معنی time sharing معنی time sharing به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک time sharing در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
time signal
سيگنال زمان ~ پخش سيگنال راديويي دقيقي به طور روزانه در زمانهاي معلوم در بسامد هاي مختلف از WWW و ايستگاههاي ديگر ، براي تنظيم ساعتها .

time - slot assigner circuit
مدار تخصيص دهندهي شيار زماني ~ مداري که تعيين مي کند چه هنگام کد ک 8 بين از داده هاي خود را روي جريان بيت PCM بگذارد .

time - slot interchange citcuit
مدار مبادله ي شيار زماني ~ قطعه اي که بزرگراههاي ديجيتالي را در سيستم سوييچينگ مبناي pcm راهگزيني مي کند . سوييچ نقطه تقاطع ديجيتال .

time switch
سوييچ زماني ~ سوييچ کنترل شده با زمان که مداري را در يک يا چند زمان از پيش تعيين شده باز مي کند و مي بندد .

timing analysis
تحليل زمان بندي ~ در توليد مدار مجتمع ، تخمين پاسخ مدار مجتمع که به ازاي تاخيرهاي زماني سيگنال در عناصر مدار محاسبه مي شود ولي عملکرد منطقي آنها را در نظر نمي گيرد .

timing hazard
خطر زمان بندي ~ شرايطي که در آن داده هاي غير واقعي به وجود مي آيند زيرا سيگنال ها با سرعت کافي از يک بخش مدار به بخش ديگر منتقل نمي شود .

timing signal
سيگنال زمان بندي ~ هر سيگنال ضبط شده به طور همزمان با دادها روي نوار مغناطيسي براي تشخيص زمان دقيق هر حادثه ضبط شده .

timing verification
تابيد زمان بندي ~ در توليد مدارهاي مجتمع ، فاريند شبيه سازي که در آن سيگنال ها در تمام مدار منتشر مي شوند و نتايج روي صفخه نمايش ايستگاه کاري نمايش داده مي شوند تا تطبيق مدار با اصول طراحي آن و سرعت عملکرد آن مطابق با سرعت مورد نظر بررسي شود .

tin
قلع ~ عنصر فلزي سفيد نقره اي نرم و چکش خوار با عدد اتمي 50 و وزن اتمي 118/69 اين فلز با سرب آلياژ مي شود تا لحيم نرم را براي متصل کردن قطعات به بردهاي مدار بسازد آلياژ زودگذار داراي 0/63 قلع است . سيم مسي روکش شده با قلع يا فلع سرب مانع از اکسيد شدن مي شود . و نرم سازي لحيم را آسان تر مي کند . اکسي ...

tinned wire
سيم با روکش قلع ~ سيم مسي که در هنگام توليد با لايه اي از قلع يا لحيم روکش شده است تا مانع خوردگي شود و لحيم کاري اتصالهاي آن آسان تر شود .