body capacltance


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ظرفيت خازني بدن ~ ظرفيت موجود بين بدن انسان و زمين که معمولاً بين 100 تا 300 پيکوفاراد است. اين مقدار براي تخمين بار الکتريکي يک شخص که به تخليه ي الکتروستاتيکي و شرايط مناسب دما و رطوبت بينجامد . استفاده مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت body capacltance معنی body capacltance معنی body capacltance به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک body capacltance در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
body - capacitance alarm
هشدار دهنده ي ظرفيت بدني ~ سيستم هشدار دهنده که براي وجود ظرفيت بين بدن فرد مختلف ( مثلاً دزد ) و سيم يا صفحه ي فلزي حسگر فعال مي شود .

body resistance
مقاومت بدن ~ مقاومت بدن انسان که نوعاً بين دو دست اندازه گيري مي شود . مقدار آن به عواملي نظير عرق و چربي بدن بستگي دارد . براي شبيه سازي تخليه ي الکتروستايکي مقدار آن 1500 اهم در نظر گرفته مي شود .

bogie
مترسک ~ علامت دشمن يا هواپيماي ناشناس روي صفحه ي رادار

bolometer
تابش سنج و بولومتر ~ وسيله اي که انرژي زير قرمز يا ريز موج را اندازه مي گيرد . داراي يک عنصر مقاومتي است که در صورت گرم شدن يا انرژي تابيده مقاومت آن تغيير مي کند .

bolometer bridge
پل تابش سنج ~ نوعي مدار پل براي سنجش توان آر - اف که داراي يک تابش سنج در يکي از شاخه هايش است .

Boltz- manns constant
ثابت بولتمان ~ ثابت فيزيکي برابر با 1/380662+ضرب در 10 بتوان 23 يا erg/k 1/380662 ضرب در 10 به توان 16

boltzmanns equation
معادله بولتمان ~ معادله بقاي ذره که بر اساس تشريج بر خوردهاي منفرد نوشته مي شود .

Boltzmann's factor
ضريب بولتمان ~ عددي وابسته به دما . اختلاف انرژي که در سيستم اتمي نسبت تعداد ذرات يا انرژي ديگر مشخص مي کند.

bombard
بمباران کردن ذره اي ~ هدايت جرياني از فوتونهاي پر انرژي به طرف هدف.

bombardment
بمباران ذره اي ~ 1. فرايند هدايت الکترونهاي پر انرژي به طرف جسم که منجر به گيس ثانويه الکترونها، گرمايش ،فلوئورساني ،واپاشي،يا توليد پرتوهاي ايکس شود. 2. فرايند هدايت الکترونها يا ساير ذرات پر سرعت به طرف اتمها يا ذرات کوچکتر.