voltage-regulator diode


اصطلاح
برق و الکترونیک
23 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ديود رگوله کننده ولتاژ ~ ديودي که ولتاژ مستقيم ثابت را علي رغم تغييرات در ولتاژ خط يا بار ، ثابت نگه مي دارد. ديود زنر مي تواند اين رگوله سازي راانجام دهد. اما همه ديودهاي رگوله کننده ولتاژ بر اساس اثر زمر عمل نمي کنند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت voltage-regulator diode معنی voltage-regulator diode معنی voltage-regulator diode به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک voltage-regulator diode در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
voltage-regulator tube
لامپ رگوله کننده ولتاژ ~ لامپ تخليه فروزاني که افت ولتاژ آن در محدوده جريان کار ، تقريباً ثابت است . اين لامپ ولتاژ مستقيم در مدار را ، علي رغم وجود تغييرات در ولتاژ خط يا بار ، ثابت نگه مي دارد . آن را لامپ VR نيز مي نامند.

voltage relay
رله ولتاژ ~ رله اي که در مقادير ولتاژ از پيش تعيين شده اي عمل مي کند.

voltage-sensitive resistor
مقاومت حساس به ولتاژ ~ مقاومتي ک مقدار آن به طور مشخصي با ولتاژ اعمال شده به آن ، حداقل در بخشي از محدوده ولتاژ آن تغيير مي کند. اين مقاومت مي تواند از يک يا چند بلور معدني يا دو يا چند ديسک اکسيد فلزي تشکيل شده باشد ، اما داراي ويژگي هاي يکسوسازي نيست.

voltage stabilizer
پايدارساز ولتاز ~ ديود زنر يا قطعه ديگري که تغييرات ولتاژ DC را حذف مي کند و مي تواند جانشين خازن دردو سر کاتد يا مقاومت باياس بيس شود.

voltage-stabilizing tube
لامپ پايدارساز ولتاژ ~ لامپ پرشده با گاز که معمولاً با تخليه فروزان در آن بخش از مشخصه عمل مي کند که ولتاژ در عمل مستقل از جريان است.

voltage standard
استاندارد ولتاژ ~ منبع ولتاژي که مقدار آن با دقت بالايي معلوم است مانند پيل استاندارد.

voltage standing-wave ratio
نسبت موج ايستاده ولتاژ ~ نسبت دامنه ميدان الکتريکي يا ولتاژ در حداقل ولتاژ به مقدار آن در مقدار حداکثر مجاز مجاور در سيستم موج ايستاده ، مانند موجبر، کابل هم محور يا خط انتقال ديگر .

voltage standing-wave ratio meter
نسبت موج ايستاده ولتاژ سنج ~ ابزار عمل کننده الکتريکي که نسبت موج ايستاده ولتاژ را نشان مي دهد و نسبتهاي ولتاژ را درجه بندي مي کند.

voltage-to-frequency converter
مبدل ولتاژ به بسامد ~ مبدلي که بسامد خروجي آن تابعي از سيگنال مرجع يا کنترل است . نوعي ا اين مبدل ؛ ورودي آنالوگ را از حسگر ،تراگردان يا قطعه آنالوگ ديگر مي پذيرد و قطاري از پالسهاي خروجي ديجيتال توليد مي کند که سرعت آ«ها با دامنه لحظه اي سيگنال ورودي نسبت مستقيم دارد. اين خروجي ديجيتال رامي توان ب ...

voltagetransformer; potential transformer
ترانسفورماتور ولتآژ ؛ ترانسفورماتور پتانسيل ~ ترانسفورماتور ابزار دقيق که سيم پيچ اوليه آن به طور موازي به مداري متصل است که ولتاژ در آن اندازه گيري يا کنترل مي شود.