broadcasting-satellite service


اصطلاح
برق و الکترونیک
30 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
خدمات پخش ماهواره اي [ بي اس اس ] ~ خدمات راديو- تلويزيوني که سيگنالهاي آن براي دريافت مستقيم توسط عموم ، با استفاده از ماهواره رله مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت broadcasting-satellite service معنی broadcasting-satellite service معنی broadcasting-satellite service به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک broadcasting-satellite service در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
broadcasting service
خدمات پخش خدمات مخابراتي راديويي که در آن هر گونه ارسال ، شامل صدا و تصوير ، به منظور دريافت مستقيم توسط عموم انجام مي پذيرد.

broadcast station
ايستگاه پخش ~ ايستگاه راديويي يا تلويزيوني که براي عموم برنامه هايي را ارسال مي کند.

broadcast transmitter
فرستنده ي پخش ~ فرستنده اي براي کانالهاي پخش تجاري اي ام، اف ام يا تلويزيون .

broadside
متعامد ~ عمود بر يک محور يا صفحه.

broadside array
آرايه ي متعامد ~ نوعي آرايه ي آنتن که جهت بيشترين تابش آن عمود بر خط يا صفحه ي آرايه است. فاصله ي عناصر آرايه نوعاُ کمتر از طول موج است . چنانچه آرايه افقي باشد، محورهاي دو قطبي عمود بوده و تابش به صورت عمودي قطبيده مي شود. اگر خط آرايه عمودي و محورهاي دو قطبي افقي باشند ، تابش به صورت افقي قطبيده ...

broad tuning
تنظيم پهن ~ ضعف انتخاب ~ ايستگاهي در گيرنده ي راديو که سبب مي شود براي يک تنظيم معين دو يا چند ايستگاه دريافت شوند.

bromine
برم ~ مايع غير فلزي با عدد اتمي 35 و وزن اتمي 79/9 .

brownout
تعديل ولتاژ ~ معمولاَُ به کاهش ولتاژي گفته مي شود که از سوي شرکت برق براي پاسخ به تقاضاي بيش از اندازه روي سيستم توليد و توزيع برق اعمال مي شود.

brush
جاروبک ~ فلز رسانا يا قطعه ي کربني که اتصال الکتريکي لغزان با آرميچر متحرک برقرار مي کند.

brush encoder
رمزگذار جاروبکي