cadmium-telluride detector


اصطلاح
برق و الکترونیک
26 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
آشکار ساز تلوريد - کادميم ~ نوعي پيل نور رسانا با توانايي کار پيوسته تا دماهاي حدود 400درجه ي سانتي گراد که در آشکار سازهاي زير قرمز ، تابشهاي هسته اي ، پرتوهاي گاما و نيز در پيلهاي خورشيدي استفاده مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت cadmium-telluride detector معنی cadmium-telluride detector معنی cadmium-telluride detector به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک cadmium-telluride detector در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
cage
در فقس کردن ~ قفل کردن ژيروسکوپ يک وسيله کنترل شونده که با بدنه در وضعيت ثابت قرار گيرد .

cage antenna
آنتن قفسي ~ گونه اي از آنتنهاي دو قطبي ( dipole ) که عناصر متعدد و فعال آن به صورت افقي و با قالب دايره اي به عناصر دو قطبي متصل مي شوند . اتصال موازي عناصر فعال به کمک حلقه هاي دايره اي يک ساختار استوانه اي قفس مانند پدي مي آورد . تغذيه آنتن از مرکز آن و به کمک خط انتقال دو سيمه يا کابل هم محور ان ...

calcium
کلسيم ~ سي اي ~ عنصر فلزي نرم و به زنگ سفيد ، نقره اي که به عنوان پوشش کاتد در برخي لامپهاي نوري استفاده مي شود عدد اتمي ان 20 و وزن اتمي آن 40/08 است .

calculotor
ماشين حساب ~ وسيله اي براي انجام عمليات حسابي روي داده هاي عددي که از طريق صفحه کليد به آن داده مي شود . مدلهاي الکترونيکي جيبي از باتري يا پيل خورشيدي تغذيه مي شوند . نمونه هاي بزرگتر و روميزي با برق ( اي سي ) کار مي کنند و برخي از آنها عمل چاپ روي نوار کاغذي را نيز انجام مي دهند .

calibrate
مدرج کردن ، کاليبره کردن ~ 1. تعيين مقدار درست در هر مقياس از سنجه ها يا وسايل ديگر از طريق اندازه گيري و يا مقايسه با مقدار استاندارد . 2. تنظيم مقدار وسيله کنترل کننده متناظر با مقادير خاص ولتاژ ، جريان ، بسامد يا مشخصه هاي ديگر .

calibration curve
منحني درجه بندي ، منحني کالبراسيون ~ نموداري از ~ داده ها که براي هر مقدار قرائت شده از سنجه يا وسيله کنترلي ، مقدار درست را نشان مي دهد .

calibration marker
نشانگذار درجه بندي ، نشانگذار کاليبراسيون ~ خط يا دايره ي نشانگذار که صفحه رادار را به بخشهاي معيني تقسيم مي کند تا بتوان اطلاعات مسافت ، سمت ، ارتقاع يا زمان را به دقت تعيين کرد .

call
صدا زدن ، فراخوان ~ 1. پيامي زاديو يي که ضمن معرفي ايستگاه فرستنده ، ايستگاه گيرنده ي مورد نظر را نيز مشخص مي کند ، 2. انتقال کنترل به يک زير روال در حين اجراي برنامه کامپيوتري .

call letters
علايم شناسايي ~ حروف و اعداد شناسايي که از سوي کميسيون ارتباطات فدرال و ساير مراجع صلاحيت دار به ايستگاههاي فرستنده ي راديويي و تلويزيوني در سراسر جهان اختصاص يافته است .

calorescence
نورتابي ~ توليد نور مرئي با استفاده از تابش زير قرمز ، اين تبديل از نوع مستقيم است زيرا نور به جاي تغيير مستقيم طول موجها به وسيله گرما توليد مي شود .