جابجا ساز ، کموتاتور ~ 1. آرايش دايره اي قطعات مسي عايق از هم و عايق از روترو مولد يا موتور ( دي سي ) که روي آن نصب شده اند . هنگام چرخش ماشين الکتريکي ، قسمت هاي مختلف سيم پيچ آرميچر توسط کموتاتور به نوبت به جاروبکها وصل مي شوند .2. مداري براي تسهيم زماني سيگنالهاي از کانالهاي مختلف از طريق قطع و وصل پي در پي و مرتب آنها .
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نتلغت نامه شغل نتمشاوره شغلی و تحصیلی شغل نتcommutatorمعنی commutatorمعنی commutator به فارسیلغت نامه برق و الکترونیکواژگان تخصصی برق و الکترونیکاصطلاحات تخصصی برق و الکترونیکمخفف های تخصصی برق و الکترونیکcommutator در برق و الکترونیک