continuous - wave gas laser


اصطلاح
برق و الکترونیک
27 حرف
5 کلمه
معانی و توضیحات
ليزر گازي موج - پيوسته ~ نوعي ليزر با محفظه کوارتز که با مخلوطي از گازهاي هليم و نئون در فشار کم پر شده است و داراي آينه هاي زاويه - بروستر در دو انتها و يک سيستم اپتيکي خارجي است . اعمال ميدان ( آر اف ) موجب بر انگيزش اتمهاي لامپ و گسيل اتفاقي فوتونها مي شود . بازتاب اين فوتونها به داخل گاز ، اتمهاي نئون را تحريک مي کند و تکرار اين فرايند منجر به بروز نوسانات پايدار و شروع تابش ليزري همدوس مي شود . قسمت مفيد اين تابش از آينه هاي با گذردهي 1% عبور مي کند و باريکه اي با پهناي بسيار کم به وجود مي آورد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت continuous - wave gas laser معنی continuous - wave gas laser معنی continuous - wave gas laser به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک continuous - wave gas laser در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
continuous - wave jamming
اخلال موج - پيوسته ~ ارسال سيگنالهاي مزاحم با دامه و بسامد ثابت از طريق رادار و به منظور تغيير مشخصات بهره ي گيرندههاي راداري دشمن .

continuous - wave laser
ليزر موج - پيوسته ( ليزر سي دبليو ) ~ ليزري که باريکه نور هممدوس را به صورت پيوسته توليد مي کند و در کاربردهايي نظير مخابر ات استفاده مي شود . حد اکثر توان ميانگين آن عموماً کمتر از حالت پالسي است .

continuous -wave radar ~ continuous - wave doppler rader
رادار موج پيوسته ( رادار سي دبليو ) ~ نوعس سيستم رادار که فر سظتنده آن انرژي راديويي رتا به صورت پيوسته ارسال مي کند . کسر کوچکي از اين انرژي توسط هدف به طرف آنتن گيرنده پژواک مي شود . تغيير اندک در بسامد راديويي بر اثر پديد ه انتقال دوپلري (doppler shitt ~ ) موجب شناسايي موج بازتابيده از سيگنال ار ...

contrast
کنتراست - تضاد ~ ميزان اختلاف سايه روشن بين روشنترين و تاريکترين نقاط تصوير تلويزيون ~ يا نمابر درجه کنتر است بر حسب گاما ( gamma ) بيان مي شود . تصاوير با کنتر است زياد داراي رنگهاي سياه خيلي تيره و سفيد روشن هستند در حالي که تصاوير خاکستري کنتراست کمي دارند .

contrast control
کنتر کنتراست ~ پنج کنترل دستي براي تنظيم شدت سايه روشنهاي تصوير تلويزيوني معمولاً کنترل کنتراست با تغيير بهره ي تقويت کننده ويدئو انجام مي گيرد . در گيرنده ي تلويزيون رنگي کنترل کنتراست از دو قسمت تشکيل مي شود . يک قسمت سيگنال درخشاييو قسمت ديگر سيگنالهاي رنگ نمايي را کنترل مي کند و در نتيجه بدون ت ...

contrast ratio
نسبت کنتراست ~ نسبت بيشترين مقدار درخشايي به کنترين ان در لامپ پرتو - کاتدي ، نمايشگر بلور - مايع ، يا نمايشگر کامپيوتر ( براي بهترين وضوح لازم است نسبت کنتراست حداقل 10-1 باشد .

contrast resolution
حد تفکيک کنتراست ~ تعداد سطوح خاکستري در هر دانه ( پيکسل ) از تصوير رقمي که از رابثه 2 به توان تعداد بيتهاي هر پيکسل تعيين مي شود .

control
کنترل ~ 1. عاملي که باعث راه اندازي ، توقف ، يا تنظيم بخشي از يک سيستم مي شود . ~ 2 . بخشي از رايانه ي رقمي که دستورالعملها را با توالي صحيح فراخواني ، رمز گشايي و اجرا مي کند و بر اساس آن سيگنالهاي مناسب را به واحد حساب و منطق يا قسمتهاي ديگر ارسال مي کند . 3. بررسي درستي عمليات که به صورت رياضي د ...

control accuracy
دقت کنترل ~ ميزان نزديکي بين متغير کنترل شده ي نهايي و مقدار ايده آل در سيستم کنترل پسخوردي .

control channel
کانال کنترل ~ کانالي براي ارسال اطلاعات کنترلي از ايستگاه زميني تلفن همراه سلولي به ايستگاه متحرک تلفن سلولي ، يا بر عکس .