coulomb scattering


اصطلاح
برق و الکترونیک
18 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پراکندگي کولني ~ پراکندگي ذرات باردار در هنگام عبور از ماده و در اثر نيرو هاي الکتروستاتيکي که از سوي ذرات باردار ديگر به آنها وارد مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت coulomb scattering معنی coulomb scattering معنی coulomb scattering به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک coulomb scattering در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
coulomb s law , law of electrostatic attraction
قانون کولن ، قانون جاذبه ي الکترو استاتيکي ~ نيروي دافعه يا جاذبه ي بين دو ذره ي الکتريکي تناسب مستقيم با حاصل ضرب مقدار آنها و نسبت عکس با مربع فاصله ي بين آنها دارد .

coulometer
کولن سنج الکتروليتي ~ نوعي پيل الکتروليتي که با توجه به واکنشهاي شيميايي انجام شده در آن مقدار الکتريسيته را بر حسب کولن اندازه مي گيرد .

coulometric titration
عيار سنجي کولني ~ اندازه گيري مجموع جريان ~ عبوري از يک الکترود در فرايند شيميا يي عيار سنجي .

count
شمارش ، شماره ~ 1. پاسخ سيستم شمارنده ي اتمي به هر تابش فرود آمده روي آن 2. تعداد کل رويدادها که توسط شمارنده نشان داده مي شود .

countdown
شمارش معکوس ~ 1. روند مرحله به مرحله ي آماده شدن موشک براي پرتاب 2. نسبت پالسهاي پرسشگر بدون پاسخ توسط سيستم تراپاسخگر به تعداد کل پالسهاي دريافتي

counter
شمارنده ، شمارشگر ~ 1. ابزاري که توالي مشخصي از رويدادها را پس از آشکارسازي و جمعبندي ،نمايش مي دهد. شمارنده ي الکترونيکي يا بسامد سنج رقمي وسيله اي است که بسامد شکل موجها را از طريق شمارش تناوب آنها در يک ثانيه اندازه مي گيرد و نتيجه را به صورت عددي برحسب هرتز نمايش مي دهد . 2. r.adiation 3. accum ...

counter circuit
مدار شمارنده ~ مداري که پالسهاي مربوط به واحدهاي تحت شمارش را دريافت و ولتاژي متناسب با شمارش کل خروجي توليد مي کند.

counter-countermeasure
ضد جنگ الکترونيکي [سي سي ام] ~ هر نوع روش ،مدار، يا سيستمي که بر عليه عمليات جنگ الکترونيکي دشمن ببه کار رود.مانند روشهاي استخراج سيگنالهاي راداري مربوط به هدف از ميان سيگنالهاي مزاحم و اخلالگر .

counter electromotive force; back electromtive force
نيروي ضد محرکه الکتريکي ~ ولتاژي که بر اثر تغيير جريان در يک مدار القايي ظاهر مي شود. علامت اين ولتاژ در هر لحظه مخالف ولتاژ اعمل شده يا توليد شده است .

countermeasures
جنگ الترونيکي ~ روشها و يا وسايلي که براي تضعيف کارايي عملياتي فعاليتهاي دشمن به کار گرفته مي شود.