cubic semiconductor


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
نيمه رساناي مکعبي ~ نوعي نيمه رسانا که محور هاي ساختار بلوري آن ( z,y,x ) به يکديگر عمود هستند و در نتيجه فاصله ي اتمها در هر جهت يکسان است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت cubic semiconductor معنی cubic semiconductor معنی cubic semiconductor به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک cubic semiconductor در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
cue circuit
مدار علامت ~ مدار ارتباطي يکسو يه اي که اطلاعات مربوط به کنترل برنامه را حمل مي کند .

cuk converter
مبدل کاک ~ نوعي مبدل منبع تغذيه قطع و وصلي با موجکهاي خروجي کم که در مواقعي که به مجزا سازي ورودي / خروجي نيازي نيست استفاده مي شود .

cup core
هسته ي پوشا ~ نوعي هسته که با احاطه کردن پيچک ، حفاظت مغناطيسي انجام مي دهد . معمولاً داراي پايه ي مرکز ي از جنس پودر آهن است که از داخل سيم پيچ عبور مي کند .

curie point
نقطه کوري ~ دمايي که در بالاتر از آن ماده ي فرو مغناطيسي ، حالت مغناطيسي خود را از دست مي دهد .

current
جريان ~ ( يا ) ~ شارش الکترونها يا حفره ها که بر حسب آمپر ( A) يا اجزاء آن ( ميلي آمپر ~ - ميکرو آمپر ) ، نانو آمپر ~ ، و پيکو آمپر ~ ، اندازه گيري مي شود . جريان از طريق اعمال ميدان الکتريکي به رسانا يا با تغيير ميدان الکتريکي در دو سر خازن ايجاد مي شود .

current amplirication
تقويت جريان ~ نسبت جريان سيگنال خروجي به جريان سيگنال ورودي در ترانزيستور ، لامپ الکتروني تقويت کننده مغناطيسي ، يا هر وسيله تقويت کننده ديگر . از ضرب لگاريتم بهره جريان در 20 ف مقدار آن بر حسب دسي بل به دست مي آيد .

current amplifier
تقويت کننده ي جريان ~ تقويت کننده اي که نسبت به جريان سيگنال ورودي ، جريان خيلي بيشتري را در خروجي تحويل مي دهد .

current antinode , current loop
پادگره جريان ، حلقه جريان ~ نقطه اي با حداکثر جريان در طول يک خط انتقال ، آنتن ، يا هر عنصر که داراي امواج ايستا باشد .

current attenuation
تضعيف جريان ~ نسبت جريان سيگنال ورودي به يک تراديسنده به جريان بار متصل به آن بر حسب دسي بل .

current - balance relay
رله توازن - جرياني ~ نوعي رله که هنگامي عمل مي کند که مقدار دو جريان ورودي به نسبت مشخصي برسد .