documuntation


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
مستند سازي ~ روند نماها ، روشها مکتوب و دستورالعملهايي که همراه با برنامه رايانه اي به منظور سهولت اصلاحات آتي و نيز اجراي برنامه روي رايانه آورده مي شوند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت documuntation معنی documuntation معنی documuntation به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک documuntation در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
Doherty amplifier
تقويت کننده ي دو هرتي ~ نوعي تقويت کننده خطي و توان ( آر اف ) متشکل از دو بخش که ورودي و خروجي آنها توسط شبکه هاي ربع موجي به هم متصل شده است . پارامترهاي کاري آن وطري تنظيم مي شود که براي دامنه هاي ولتاژ ورودي کمتر از نصف حداکثر دامنه ، بخش اول تقويت کننده ، تمام توان مورد نياز بار را تامين مي کند ...

Dolby system
سيستم دالبي ~ نوعي سيستم کاهنده نويز که توسط دکتر ر.م دالبي به منظور کاهش نويز هيس و ساير نويزهاي بسامد بالا در نوارهاي مغناطيسي ارائه شد. در اين سيستم سيگنالهاي ضعيف بسامد بالا در هنگام ضبط به ميزان معغيني بيشتر تقويت مي شوند و در موقع پخش به همان نسبت تضعيف مي شوند . تا سطح واقعي صداي موسيقي همرا ...

dolorimeter
دل سنج ~ ابزاري براي اندازه گيري شدت درد بر اساس واحد ( دل )

dome
گنبدي ~ شکل محفظه ي تراديسنده ي سونار ، هيدروفون و ساير تجهيزات آکوستيک که کمترين تاثير را در برابر امواج صدا در زير آب دارد .

dominant wave
موج غالب ~ موج الکترو مغناطيسي که در موجبر معين کمترين فرکانس قطع را داشته باشد . اگر بسامد تحريک بين کمترين فرکانس قطع و فرکانس قطع بعدي باشد ، انرژي فقط به وسيله اين موج حمل خواهد شد .

dominant wavelength
طول موج غالب ~ طول موجي از نور که اگر با نسبت مناسبي با نور استاندارد مرجع ترکيب شود ، رنگ معيني را توليد مي کند .

donor
دهنده ~ ناخالصي مربوط به ستون پنجم جدول تناوبي که با افزودن الکترون آزاد به باند رسانش سيليسيم ، آن را به نوع N تبديل مي کند. فسفر و آرسنيک از دهنده هاي متداول هستند .

donor level
تراز دهنده ~ تراز انرژي واقع در نزديکي باند رسانش در نمودار انرژي يک نيمرساناي غير ذاتي .

dopant
آلاينده ~ عنصر ناخالصي که تحت شرايط به دقت کنترل شده به ماده نيمرسانا افزوده مي شود تا پيوندهاي PN ~ مورد نياز ترانزيستورها و ديودهاي نيمرسانا را ايجاد کند .

doped junction
پيوند آلاييده ~ پيوندي که از افزودن ناخالصي به بلور مذاب و درحال رشد نيمرسانا به دست مي آيد .