F scope


اصطلاح
برق و الکترونیک
7 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
« اف» نما ~ صفحه ي راداري که نمايش « اف» توليد مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت F scope معنی F scope معنی F scope به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک F scope در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
Fuchs antenna
آنتن فخوس ~ نوعي تابشگر سيم بلند با تغذيه ي ولتاژ که يک سر آن بدون نياز به خط انتقال مستقيما ً به فرستنده يا واحد تنظيم وصل مي شود . براي ارسال يا دريافت بسامدهاي بالا يا « وي اچ اف» مناسب است.

fuel cell
پيل سوختي ~ سيستمي که با استفاده از سوختهاي غني از هيدورژن نظير هيدرازين ، کروزين ، يا گاز هيدروژن و اکسيژن انرژي شيميايي را مستقيماً به الکتريسيته تبديل مي کند. پيل شامل محفظه ي بسته اي حاوي الکتروليت ، معمولاً اسيد فسفريک ، است که بين الکترودهاي کاتد و آند قرار گرفته است .سوخت هيدروژني از منبع بي ...

full- bridge converter
مبدل پل کامل ~ مداري که به عنوان مبدل مستقيم کار مي کند. داراي يک مدار پل باچهار کليد ترانزيستوري است که سيم پيچ اوليه ي ترانسفورمر را تغذيه مي کند.

full break- in
ورود کامل [ کيو اس کا] ~ روشي در درايو آماتوري که امکان شنيدن سيگنالها دربين نويسه هاي رمزي را فراهم مي کند . اين کار باعث مي شود که دو درايو آماتور بتوانند بدون انتظار براي خاتمه ي کار فرستنده ،وارد ارتباط شوند.

full- duplex operation
کار تمام - دو سويه ~ حالتي از ارتباط راديويي يا سيمي که طي آن امکان ارسال هممزان اطلاعات بين دو نقطه و در دو جهت مخالف وجود دارد.

full load
بار کامل ~ بيشترين باري که يک مدار يا دستگاه براي تحمل آن در شرايز مشخص طراحي شده است. هر گونه بار اضافي نسبت به آن اضافه بار ( overliad) ناميده مي شود.

full scale
مقياس کامل [ اف اس] ~ بيشترين مقداري که در هر گستره ي مشخص از وسيله اندازه گيري مي توان قرائت کرد.

full - wave bridge
پل تمام - موج ~ آرايش چهار ديود يا يکسوساز تمام موج به شکل پل که ولتاژ ثانويه ي ترانسفورمر متصل به برق را به صورت تمام موج يکسو ميکنند. در اينحالت نيازي به استفاده از ترانس سر وسط دار نسيت . هر دو نيمه ي تناوب ورودي از ولتاژ خروجي ظاهر مي شود.

full- wave control
کنترل تمام- موج ~ نوعي روش کنترل فاز در هر دوچرخه ي مثبت و منفي که توان بار را در تمام گستره از صفر تا بيشترين مقدار تمام موج تغيير مي دهد. ولتاژ خروجي معمولاً به همان شکل « اي سي» است ، در عين حال مي توان با افزودن طبقه ي يکسوساز ، ولتاژ خروجي « دي سي» پالسي توليد کرد. عنصر کنترل مي تواند يکسوساز ...

full- wave rectification
يکسوساز تمام - موج ~ نوعي يکسوسازي که در آن جريان خروجي براي هردو چرخه ي مثبت و منفي ولتاژ متناوب ورودي در يک جهت جاري مي شود.