helix recorder


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ثبات مارپيچ ~ ثباتي که از پويش مارپيچي استفاده مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت helix recorder معنی helix recorder معنی helix recorder به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک helix recorder در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
helix wave guide
موجبر مارپيچ ~ موجبري که از دورهاي نزديک به هم سيم عايق دار مسي ، که پوشش آن تلف کننده است ،تشکيل شده است .

half -wave rectifier
يکسوساز نيم موج ~ مداري که عمل يکسوسازي نيم موج را انجام مي دهد.

Hall coefficient
ضريب هال ~ ثابت تناسب در رابطه ي ميدان الکتريکي عرضي ( ميدان هال ) با حاصلضرب چگالي جريان و چگالي شار مغناطيسي در يک رساناي الکتريکي . علامت باربر اکثريت را مي توان از روي علامت ضريب هال تعيين کرد .

Hall constant
ثابت هال ~ ثابت تناسب در رابطه ي مربوط به سيستم حامل جريان در ميدان مغناطيسي . اين ثابت برابر است با ميدان الکتريکي عرضي ( ميدان هال) تقسيم بر حاصلضرب چگالي جريان و شدت ميدان مغناطيسي. از روي علامت ثابت هال مي توان علامت باربرهاي اکثريت را تشخيص داد.

Hall effect; Hall-effect voltage
اثر هال ~ اثر گالوانو مغناطيسي اي که طي آن در دو سر رساناي حامل جريان واقع در ميدان مغناطيسي که جهت آن عمود بر جهت عبور جريان است ، يک ولتاژ دي سي عرضي ظاهر مي شود . اين اثر مي تواند د فلزات ، بلورها ، و نيمرساناها رخ دهد. مقدار ولتاژ تخمين مستقيمي از تراکم باربرها در رسانا را مي دهد.

Hall-effect gaussmeter
گاؤس سنج اثر هال ~ نوعي گاؤس سنج که داراي يک تراديسنده ي اثر هال در دو سر يک جفت سيم انعطاف پذير است . با وارد کردن آن بين قطبهاي سک آهنربا مي توان شدت ميدان آن را اندازه گرفت . تغذيه ي تراديسنده توسط يک باتري يا منبع تغذيه دي سي صورت مي گيرد و به کمک يک ولت سنج درجه بندي شده مي توان ولتاژ متناسب ب ...

Hall-effect gyrator
ژيراتور اثر هال ~ نوعي ژيراتور که در آن اثر هال موجب وارونه شدن قطبيت سيگنال در موقع تعويض جاي ورودي و خروجي مي شود.

Hall-effect switch
کليد اثر هال ~ نوعي کليد فشاري لحظه اي با تحريک مغناطيسي که از يک تراديسنده ي اثر هال به صورت مجتمع با تقويت کننده ي ترانزيستوري و مدار راه انداز و يک آهنرباي دائم کوچک تشکيل شده است . با تغذيه ي مدار مجتمع توسط جريان دي سي و فشردن کليد ، آي سي در يک ميدان مغناطيسي دائم قرار مي گيرد و توليد ولتاژ ه ...

Hall-effect transducer; Hall generator; Hall- effect sensor
تراديسده ي اثر هال ؛ حسگر اثر هال ~ تراديسنده ايکه نوعاً از تراشه ي نيمرساناي ناخالص شده ساخته مي شود و در صورت قرار دادن آن دريک ميدان مغناطيسي و عبور جران در جهت عمود بر ميدان مغناطيسي و عبور جريان در جهت عمود بر ميدان مغناطيسي ، ولتاژ اثر هال بين دو وجه آن ايجاد خواهد شد .مقدار اين ولتاژ هال متن ...

Hall mobility
تحريک هال ~ حاصلضرب رسانندگي الکتريکي و ثابت هال در يک رسانا يا نيمرسانا . اين مقدار معياري از ميزان تحريک الکترونها يا حفره ها در نيمرسانا است.