مشاوره شغلی رایگان
مشاوره شغلی
مشاوره تلفنی
طراحی سایت
مجله کسب و کار
ورود
ثبت نام
حساب کاربری
ورود
ثبت نام
مشاوره شغلی رایگان
ورود
×
ایمیل:
پسورد:
به خاطر سپردن
رمز عبورم را فراموش کرده ام
بازیابی رمز عبور
×
ایمیل:
بازگشت به فرم ورود
ثبت نام
×
ایمیل:
پسورد:
تکرار پسورد:
autorenew
تصویر امنیتی:
horizontal output transformer; flyback transformer; horizontal sweep transformer
اطلاعات بیشتر واژه
نوع کلمه:
اصطلاح
دسته بندی:
برق و الکترونیک
تعداد حروف:
80 حرف
تعداد کلمه:
8 کلمه
معانی و توضیحات
ترانسفورمر خروجي افقي ؛ ترانسفورمر بازگشت ؛ ترانسفورمر روبش افقي ~ ترانسفورمري در گيرنده ي تويزيون که ولتاژ بالاي انحراف افقي براي منبع تغذيه ي آند دوم لامپ تصوير و نيز ولتاژ لازم براي يکسوساز ولتاژ - بالا را فراهم مي کند.
مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از
مشاوره تلفنی شغل نت
استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها
5000 تومان
از تیم شغل نت حمایت کنید
حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت
لغت نامه شغل نت
مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت
horizontal output transformer; flyback transformer; horizontal sweep transformer
معنی horizontal output transformer; flyback transformer; horizontal sweep transformer
معنی horizontal output transformer; flyback transformer; horizontal sweep transformer به فارسی
لغت نامه برق و الکترونیک
واژگان تخصصی برق و الکترونیک
اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک
مخفف های تخصصی برق و الکترونیک
horizontal output transformer; flyback transformer; horizontal sweep transformer در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
horizontal polarization
قطبش افقي ~ ارسال امواج راديويي به گونه اي که خطوط نيروي الکتريکي در جهت افقي و خطوط نيروي مغناطيسي در جهت عمودي باشند. با اين قطبش ، آنتنهاي گيرنده و فرستنده ي دو قطبي در يک سطح افقي قرار مي گيرند . در سيستم تلويزيوني NTSC از قطبش افقي و در سيستم تلويزيوني بريتانيا از قطبش عمودي استفاده مي شود .
horizontal resolution; horizontal definition
دقت افقي؛ درجه ي تفکيک افقي ؛ وضوح افقي ~ تعداد نقاط سا عناصر تشکيل دهنده ي تصوير در يک خط پويش افقي از گيرنده ي تلويزيون يا نمابر درجه ي تفکيک افقي با بررسي خطوط عمودي نازک و گوه مانند در الگوي آزمون تلويزيوني ( Test Pattern) تعيين مي شود.
horizontal scanning
پويش افقي ~ چرخش سمتي آنتن رادار در تمام صفحه ي افقي يا قطاعي از آن .
horizontal sweep
روبش افقي ~ روبش باريکه ي الکتروني از چپ به راست در ثفحه ي لامپ تصوير کاتدي .
horizontal synchronizing pulse; line synchronizing pulse
پالس همزمان سازي افقي ؛ پالس همزامان سازي خط ~ پالس مستطيل شکلي که در يک سيستم تلويزيوني ه منظور همزماني خط به خط بين گيرنده و فرستنده و در انتهاي خط افقي ارسال مي شود.
horizon tracker
ردگير افق ~ مداري که با ردگيري دقيق افقي مرئي ، يک مرجع عمودي براي سيستمهاي ناوبري ايجاد مي کند.
horn
بوق ؛ شيپوره ~ 1. لوله اي با انتهاي شيپور مانند که براي بهبود کيفيت پخش صدا و رسيدن به مشخصه هاي جهتي مطلوب در قسمت خروجي بلندگو قرار مي گيرد . سطح مقطع آن از قسمت گلويي به طرف دهانه افزايش مي يابد . بوق آکوستيکي نيز ناميده مي شود. 2. يک وسيله ي سيگنال دهي الکترومکانيکي يا با تحريک هوا.
horn antenna
آنتن بوقي ؛ آنتن شيپوري ~ نوعي آنتن مايکروويو که از گشادکردن انتهاي يک موجبر دايره اي يا مستطيلي و در آوردن آن به شکل بوق ساخته شده است و براي تابش مستقيم امواج راديويي در فضا استفاده مي شود . در آنتن بوقي مستطيلي ، يک يا هر دوبعد عرضي آن به صورت خطي از گلويي تا دهانه افزايش مي يابد.
horn feed
تغذيه ي بوقي ~ نوعي آنتن بوقي که در سيستم آنتن رادار قسمت بازتابنده ي سهموي را تغذيه مي کند.
horn loudspeaker
بلندگوي بوقي ~ بلندگويي که عنصر تابشگر آن از طريق يک بوق با هوا يا محيط ديگر تزويج مي شود.