induction motor


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
موتور القايي ~ نوعي موترو AC که سيم پيچ اوليه آن ( معمولاً استاتور ) به منيع انرژي وصل مي شود . و يک سيم پيچ ثانويه ي چند فازه يا سيم پيچ ثانويه ي روتور قفسي ( معمولا روتور ) جريان القايي را حمل مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت induction motor معنی induction motor معنی induction motor به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک induction motor در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
induction potentiometer
پتانسيومتر القايي ~ يک سنکرو از نوع تفکيک کننده که ولتاژ قطبيده اي توليد مي کند که اندازه ي آن تناسب مستقيم با جابجايي زوايه اي نسبت به موقعيت مرجع دارد و فاز آن جهت گردش محور نسبت به موقعيت مرجع را نشان مي دهد . گستره ي خطي مي تواند تا 85 درجهي برسد .

inductive
القايي ، القايشي ~ 1. مرتبط با القاکنايي . 2. اشاره به القاي ولتاژ از طريق القا کنايي متقابل 3. مرتبط با القاي بار الکتريکي به وسيله ي القاي الکتروستاتيکي .

inductive circuit
مدار القايي ~ مداري که در آن رآکتانس القايي بيش از رآکتانس خازني است .

inductive coupling ; transformer coupling
تزويج القايي ؛تزويج ترانسفورمري ~ ترويج دو مدار به وسيله ي القا کنايي متقابل در يک ترانسفورمر. اگر تزويج از طريق خود القايي مشترک بين دو مدار باشد تزويج القايي مستقيم ناميده مي شود .

inductive diaphragm
ديافراگم القايي ؛غشاي القايي ~ نوعي پنجره ي مشدد در موجبر که رآکتانس القايي معادل در بسامد ارسال را فراهم مي کند.

inductive feedback
پسخورد القايي ~ پسخورد انرژي از مدار خروجي يک تقويت کننده به ورودي آن از طريق يک القاگر يا به کمک تزويج القايي .

inductive kick
ضربه ي القايي ~ ولتاژ القا شده در پيچک هسته-آهني در موقع قطع ناگهاني جريان آن. ولتاژ القايي ،چندين برابر ولتاژ اعمال شده است .

inductive load; lagging load
بار القايي ، بار تاخيري ~ باري که عمدتاً اثر القايي دارد و جريان متناوب عبوري از آن نسبت به ولتاژ متناوب در سر آن تاخير دارد .

inductive post
تيرک القايي ~ تيرک يا پيچ فلزي که در يک موجبر به مورازات بيدان E ~ کشيده مي شود . تا سوسپانس القايي موازي با موجبر براي اهداف تنظيمي يا تطبيقي فراهم کند .

inductive reactance
راکتانس القايي ~ راکتانس مربوط به القا کنايي يک پيچک يا مدار ، راکتانس القايي بر حسب اهم اندازه گيريث شده و برابر با 6/28fl است که در آن f بسامد برحسب هرتز و L القا کنايي بر حسب هانري است .