instrumentation amplifier


اصطلاح
برق و الکترونیک
25 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
تقويت کننده ي ابزار گزيني ~ تقويت کننده اي که سيگنال ولتاژ ورودي را به يک سيگنال مقياس بندي شده ي خطي در خروجي تبديل مي کند . اين تقويت کننده يک مدار حلقه بسته با بهره ي ثابت و معمولاً به صورت تفاضلي است که داراي امپدانس ورودي بالا، رانش کم ، و نسبت حذف مد مشترک بالا در يک گستره ي وسيع بسامد است . کربرد گسترده اي در پلهاي کرنش - سنج ( استرين گيج ) ، ترموکوپلها و ساير ترايسنده هايي که خروجي در حد ميلي ولت توليد مي کنند . دارد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت instrumentation amplifier معنی instrumentation amplifier معنی instrumentation amplifier به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک instrumentation amplifier در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
instrument flight rules
قوانين پرواز ابزاري ( آي اف آر ) ~ قواعد حاکم بر پرواز در موقعي که شرايط هواکمتر از حداقل لازم براي قوانين پرواز چشمي است .

instrument landing
فرود ابزاري ~ فرود هواپيما به کمک سيستم فرود ابزاري .

instrument landing approach
ورود و فرود ابزاري ~ روشي براي ورود و فرود هواپيما بدون کنترل چشمي و به کمک ابزارهاي هواپيما ، وسايل الکترونيکي زميني ، يا سيستمهاي مخابراتي .

instrument landing system
سيستم فرود ابزراي ( آي ال اس ) ~ يک سيستم راديويي که هدايتهاي الکترونيکي جهتي ، طولي و عمودي هواپيما را براي فرود انجام مي دهد . در اين سيستم معمولاً از فرستنده هاي ( يو اچ اف ) زميني و آنتنهاي جهتي براي تعريف باريکه اي که منطقه ي باند فرود را تعيين مي کند و نيز تعريف يک صفحه ي شيبدار با زاويه ي بي ...

instrument shunt
شانت ابزاري ~ مقاومتي موئازي با آمپر سنج براي افزايش گستره ي جريان آن .

instrument takeoff
خيز ابزاري ~ بلند شدن هواپيما از زمين به کمک ابزارها و بدون کنترل چشمي .

instrument transformer
ترانسفورمر ابزاري ~ ترانسفورمري که مقادير ولتاژ ، جريان ، يا فاز اوليه را با دقت کافي به مدار ثانويه منتقل مي کند به گونه اي که ابزار اندازه گيري مي تواند به جاي اوليه به ثانويه متصل شود . اين عمل بر اي کوچک کردن مقدار ولتاژ يا جريان ورودي به دستگاه اندازه گيري انجام مي شود . در ترانسفور مر جريان ، ...

insulated
عايق ، عايق شده ~ جدا شدن از ساير سطوح رسانا به وسيله ي ماده ي نارسانا .

insulated-gate bipolar transistor
ترانزيستور دو قطبي گيت - عايق ( آي جي بي تي ) ~ قطعه اي نيمه رسانا ، چهارلايه ، و پرتوان با ترکيبي از مشخصه هاي ماسفت توان و تريستور. در اين قطعه يک ترانزيستور ( پي ان پي ) به صورت زوج شبه دارلينگتون با يک ماسفت کانال ( ان ) بسته مي شود . يک جي فت داخلي نيز بيشتر ولتاژ را بر مي دارد و سبب مي شود ما ...

insulation
عايق ~ ماده اي با مقاومت الکتريکي بالا و مناسب براي مجزا سازي رساناها در کي مدار الکتريکي يا جلو گيري از اتصال آنها به هم .