instrument landing approach


اصطلاح
برق و الکترونیک
27 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
ورود و فرود ابزاري ~ روشي براي ورود و فرود هواپيما بدون کنترل چشمي و به کمک ابزارهاي هواپيما ، وسايل الکترونيکي زميني ، يا سيستمهاي مخابراتي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت instrument landing approach معنی instrument landing approach معنی instrument landing approach به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک instrument landing approach در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
instrument landing system
سيستم فرود ابزراي ( آي ال اس ) ~ يک سيستم راديويي که هدايتهاي الکترونيکي جهتي ، طولي و عمودي هواپيما را براي فرود انجام مي دهد . در اين سيستم معمولاً از فرستنده هاي ( يو اچ اف ) زميني و آنتنهاي جهتي براي تعريف باريکه اي که منطقه ي باند فرود را تعيين مي کند و نيز تعريف يک صفحه ي شيبدار با زاويه ي بي ...

instrument shunt
شانت ابزاري ~ مقاومتي موئازي با آمپر سنج براي افزايش گستره ي جريان آن .

instrument takeoff
خيز ابزاري ~ بلند شدن هواپيما از زمين به کمک ابزارها و بدون کنترل چشمي .

instrument transformer
ترانسفورمر ابزاري ~ ترانسفورمري که مقادير ولتاژ ، جريان ، يا فاز اوليه را با دقت کافي به مدار ثانويه منتقل مي کند به گونه اي که ابزار اندازه گيري مي تواند به جاي اوليه به ثانويه متصل شود . اين عمل بر اي کوچک کردن مقدار ولتاژ يا جريان ورودي به دستگاه اندازه گيري انجام مي شود . در ترانسفور مر جريان ، ...

insulated
عايق ، عايق شده ~ جدا شدن از ساير سطوح رسانا به وسيله ي ماده ي نارسانا .

insulated-gate bipolar transistor
ترانزيستور دو قطبي گيت - عايق ( آي جي بي تي ) ~ قطعه اي نيمه رسانا ، چهارلايه ، و پرتوان با ترکيبي از مشخصه هاي ماسفت توان و تريستور. در اين قطعه يک ترانزيستور ( پي ان پي ) به صورت زوج شبه دارلينگتون با يک ماسفت کانال ( ان ) بسته مي شود . يک جي فت داخلي نيز بيشتر ولتاژ را بر مي دارد و سبب مي شود ما ...

insulation
عايق ~ ماده اي با مقاومت الکتريکي بالا و مناسب براي مجزا سازي رساناها در کي مدار الکتريکي يا جلو گيري از اتصال آنها به هم .

insulation resistance
مقاومت عايق ~ مقاومت الکتريکي بين دورسانا که توسط يک ماده عايق از هم جدا شده اند.

integrted-circuit
بسته ي مدار مجتمع ~ قطعه ي نيمه رساناي يکپارچه اي با تعداد زيادي عناصر فعال (ديود و ترانزيستور )و غير فعال (مقاومت ، خازن و القاگر ) که به صورت مدار عمل مي کند .

integrated-circuit resistor
مقاومت مدار مجتمع ~ مقاومتي که در داخل يا روي يک بستر مدار مجتمع به عنوان بخشي از فرايند توليد ، ساخته مي شود . مقاومتهاي پوسه اي به روي سطح بستر نشانده مي شوند . مقاومتهاي نيمه رسانا بر اساس مقاومت ويژه ي حجمي ماده ي نيمه رسانا عمل مي کند و به شکلهاي حجمي ، نفوذي يا کاشت - يوني ساخته مي شوند .