integrated device electronics


اصطلاح
برق و الکترونیک
29 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
الکترونيک مجتمع با وسيله ( آي دي اي ) ~ واسط استانداردي براي سخت - ديسک گردانهاي رايانه اي به گونه اي که مدار هاي الکترونيکي کنتارل کننده بخشي از سخت ديسک بوده و ديگر نيازي به مدارها يا کارت تطبيق دهنده ي جداگانه نيست . اين امر منجر به افزايش آهنگ انتقال داده ها مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت integrated device electronics معنی integrated device electronics معنی integrated device electronics به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک integrated device electronics در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
integrated injection logic
منطقل تزريق مجتمع ~ يک مدار منطقي رقمي که درآن حامل هاي اقليت ( حفره ها) در لايه ي N به وسيله ي يک پيوند PN با باياس مستقيم به نام تزريقگر توليد مي شوند . ترانزيستورهاي IL بر خلاف ترانزيستورهاي منطقي دو قطبي طوري سازماندهي مي شوند که به جاي آنکه وروديهاي متعدد از يک خروجي به دست آيد ، از يک ورودي چ ...

integrated optical circuit
مدار مجتمع نوري ( آي اس ) ~ نوعي مدار مجتمع که مي تواند در طول موجهاي نوري کار کند و عملياتي همچون ليزر ، مدوله سازي ، آشکار سازي نور ، قطع و وصل نوري و رسانش از طر يق تارهاي نوري را انجام دهد . گ

integrated optical device
وسيله ي نوري مجتمع ~ وسيله اي که در طول موجهاي نوري کار مي کند و مي توان آن را روي بسترهاي نيمه رساناي متداول براي ساخت مدارهاي مجتمع توليد کرد.

integrated optics
اپتيک مجتمع ، نور شناخت ~ مجتمع ~ اسفتاده از عناصري که به صورت همزمان روي يک بستر مشترک ساخته شده اند و به عنوان يک سيستم در وطل موجهاي نوري کار مي کنند . نمونه هاي آن عبارت اند از عناصر موجبر نوري ، ليزرهاي سطحي ، و سيستمهاي مخابرات نوري .

integrated Services Digital Network
شبکه ي رقمي خدمات مجتمع (آي اس دي ان ) ~ يک شبکه ي مخابراتي که در آن خدمات انتقال داده هاي رقمي و نيز ارتباطات صوتي از طريق شبکه ي تلفني هنگاني به مشترکان عرضه مي شود . در صورت استفاده از خطوط تلفني ويژه و سخت افزارها و نرم افزارهاي مخابراتي ، سرعت تبادل داده ها تا 128 کيلو بايت بر ثانيه مي رسد . ا ...

integrating accelerometer
شتاب سنج انتگرال گير ~ تراديسنده اي که با گرفتن آنتگرال زماني از شتاب اندازه گيري شده ، ميزان سرعت و يا مسافت را اندازه مي گيرد در صورت نصب اين وسيله در موشک ، مي توان ان را طوري تنظيم کرد که با رسيدن سرعت موشک به اندازه ي مطلوب ، جريان سرخت را قطع کند .

integrating circuit integrator
مدار آنتگرال گي ، مدار مجتمع ~ مداري قياسي که از سيگنال ورودي انتگرال مي گيرد . اين مدار در ساده ترين شکل خود از يک مقاومت ، خازن ، و کليد به صورت سري با منبع ولتاژ تشکيل مي شود . با بسته شدن کليد ، جريان در مدار جاري مي شود و سيگنال آنتگرال گيري شده به صورت ولتاژ خروجي در دو سر خازن اندازه گيري مي ...

integrating filter
پالايه ي آنتگرال گير ~ فيلتراي که در صورت اعمال پالسهاي ولتاژ متوالي به آن ، مرتباً روي خازن خروجي بار ~ انبار مي کند .

integrating ionization chamber
اتاقک يونش انباشتي ~ نوعي اتاقک يونش که بار ~ جمع آوري شده را براي اندازه گيري هاي بعدي روي خازن ذخيره مي کند .

integating meter
سنجه ي جمعي ~ وسيله اي که مجموع انرژي الکتريکي يا ساير کمياب مصرف شده در يک فاصله زماني معين را محاسبه مي کند .