interleave


اصطلاح
برق و الکترونیک
10 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
يک در ميان ساختن ~ جابجايي متناوب بين بخشهاي مختلف دو يا چند رشته داده يا عمليات . مانند اجراي دو کار همزمان در يک رايانه از طريق انتقال متناوب کنترل بين دو برنامه .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت interleave معنی interleave معنی interleave به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک interleave در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
interlock circuit
مدار همبند ~ مداري که در آن اجراي يک عمل مشروط به انجام يک يا چند عمل ديگر قبل از آن است . عمل همبندي عموماً توسط رله ها انجام مي شود .

interlock relay
رله ي همبند ~ رله اي متشکل از دو يا چند پيچک که هر کدام آرميچر و اتصالات خاص خود را دارند . قرار گيري پيچکها به گونه ايست که حرکت هر آرميچر با انرژي دار شدن پيچک مريوط به آن به وضعيت آرميچر ديگر بستگي دارد .

interlock switch
کليد همبند ~ کليد طراحي شده براي نصب روي در ، کشو ، يا حفاظ به گونه اي که با باز شدن در ياهر بخش ديگر ، به صورت خودکار باز شود .

intermediate frequency
بسامد مياني ( آي اف ) ~ بسامدي که از مخلوط کردن سيگنال دريافتي و سيگنال نوسان ساز محلي در يک گيرنده ي سوپر هترودين به دست مي آيد .

intermediate-range ballistic missile
موشک پرتابي برد - متوسط ~ نوعي موشک پرتابي که برد آن بين 2700 تا 5600 کيلو متر است .

intermediate state
حالت مياني ~ حالتي از ابر رساني جزوي که هنگامي روي مي دهد که يک ميدان مغناطيسي با شدت مناسب و در دماي پايين تر از دماي بحراني ماده ي ابر رسانا به آن اعمال شود . ( دماي بحراني دمايي است که ماده در نبودن ميدان مغناطيسي داراي ابر رسانايي کامل است ) .

intermediate subcarrier
زير حامل مياني ~ حاملي که مي تواند توسط يک يا چند زير حامل مدوله شده و يا حامل ديگر را مدوله مي کند .

intermetallic compound
مرکب بين فلزي ~ نوعي نيمه رسانا که فقط از اتمهاي فلز و با پيوند هاي فلزي تشکيل دشه است و يک ساختار بلوري پايه با دو عنصر فلزي را به وجود مي آورد . مرکب بين فلزي وقتي به حالت نيمه رسانا در مي آيد که دو فلز با مشارکت يکديگر الکترون کافي براي پر کردن باند ظرفيت فراهم کنند . به عنوان نمونه مي توان از ب ...

intermittent defect
نقص ادواري ~ نقصي که همواره وجود ندارد.

intermittent-duty rating
مقدار نامي کارادواري ~ مقدار نامي خروجي که بر اساس عملکرد وسيله در فواصل زماني معين و نه پيوسته ي آن مشخص مي شود.