krypton discharge tube


اصطلاح
برق و الکترونیک
22 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
لامپ تخليه ي کريپتوني ~ نوعي لامپ تخليه اي کاتد - سرد که داراي گاز کريپتون است و عمدتاً به عنوان وسيله ي قطع و وصل ولتاژ بالا استفاده مي شود. داراي زمان تأخير کم و زمان خيز بسيار سريع است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت krypton discharge tube معنی krypton discharge tube معنی krypton discharge tube به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک krypton discharge tube در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
K shell
پوسته ي «کي» ~ دروني ترين لايه ي الکترونها در اطراف هسته ي اتم؛الکترونهاي اين پوسته با عدد کوانتومي اصلي 1 مشخص مي شوند.

laboratory power supply
منبع تغذيه ي آزمايشگاهي ~ منبع تغذيه کاملي که ولتاژ يا خط «اي سي» را به ولتاژ يا «دي سي» تنظيم شده و قابل تغيير در گستره ي معين تبديل مي کند. اين دستگاه عمدتاً براي کار در آزمايشگاهها و تغذيه ي تجهيزات در دست ساخت يا زير آزمايش طراحي شده است و داراي سنجه هايي براي قرائت ولتاژ جريان و نيز پيچهاي کنت ...

labyrinth
مارپيچ ~ محفظه ي بلندگو که در قسمت پشتي آن اتاقکهايي از هوا به منظور جذب انرژي صوتي منتشر شده به طرف پشت بلند گو و به حداقل رساندن امواج صوتي ايستا قرار داده شده است .

ladder adder
جمع کننده ي نردباني ~ نوعي مبدل رقمي به قياسي که در آن از شبکه ي نردباني مقاومتي و کليدهاي ترانزيستوري سريع و کم مقاومت براي توليد خروجي قياسي متناسب با ورودي رقمي ( دودويي يا دودويي به رمز دهدهي ) استفاده شده است.

ladder attenuator
تضعيف کننده ي نردباني ~ تضعيف کننده اي که با مجموعه ايي از قسمتهاي متقارن که امپدانس آنها در هر دو جهت با تغيير مقدار تضعيف ثابت باقي مي ماند.

ladder network
شبکه ي نردباني ~ شبکه ي تشکيل شده از توالي شبکه هاي L ، ~ T ، H ~ يا P متصل به دنبال هم ، بعضي انواع آن شامل عناصر سراميکي پيزوالکتريک به عنوان امپدانس فيلترهاي نردباني هستند. از اين شکبه در فيلترهاي ميان گذر و مبدلهاي آنالوگ به ديجيتال استفاده مي شود.

lag
تأخير ؛ پس فازي ~ 1. اختلاف زماني بين دو رويداد يا مقدار مرتبط با هم که در هنگام مقايسه ي کميتهاي متناوب بر حسب درجه بيان مي شود؛ بنابراين جريان گذرنده از پيچک ايده آل به ميزان 90 درجه نسبت به ولتاژ وارده تأخير دارد. 2. تداوم تصوير ذخيره باري لامپ دوربين تا لحظاتي بعد از تغيير صحنه . 3. تأخير زماني ...

lagging current
جريان پسفاز ~ جريان متناوبي که 90 درجه بعد از ولتاژ توليد کننده ي آن به حداکثر خود مي رسد.

Lambda
لاندا ~ حرف يوناني که طول موج بر حسب متر را مشخص مي کند.

Lambert
لامبرت ~ واحد درخشايي در دستگاه « سي جي اس» که برابر با 1 پي cd/cmمربع است. لامبرت متناظر با درخشايي يکنواخت يک منبع پخش کننده ي کامل است که نور را با آهنگ يک « لومن » بر سانتيمتر مربع گسيل يا بازتاب مي کند. استفاده از « کاندلا» بر متر مربع ، واحد درخشايي در دستگاه « اس آي» ترجيح داده مي شود.