lanthamum


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
لانتانيم ~ عنصر کمياب زميني با عدد اتمي 57 و وزن اتمي 138/91 .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت lanthamum معنی lanthamum معنی lanthamum به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک lanthamum در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
lapel microphone
ميکرو فون يقه اي ~ نومعي ميکروفون کوچک که به يقه يا جيب لباس کوينده الصاق شده و امکان حرکت آزادانه در حين صحبت را فراهم مي کند .

laplaces law
قانون لاپلاس ~ شدت ميدان مغناطيسي مربوط به جزئي از يک سيم حامل جريان در منطقه ي معين ، تناسب مستقيم با شدت جريان و طول تصوير شده ي آن جزء و تناسب معکوس با فاصله ي جزء تا آن نقطه دارد .

laplace transform
تبديل لاپلاس ~ حالت خاصي از تبديل فوريه .

large-scale integration
مجتمع سازي مقياس - بزرگ ( ال اس آي ) ~ مدارهاي مجتمعي که داراي 100 تا 5000 دريچه ي منطقي معادل ، يا 1000 تا 16000 بيت حافظه باشند .

larmor frequncy
بسامد لارمور ~ بسامد زاويه اي حرکت تقديمي ذره ي بارداري که در حال چرخش در يک ~ ميدان مغناطيسي است .

larmor orbit
مدار لارمور ~ حرکت دايره اي ذره ي باردار در ميدان مغناطيسي يکنواخت . اگر چه حرکت ذره در راستاي ميدان مغناطيسي با مقاومتي مواجه نمي شود . اما حرکت در جهت عمود بر ميدان همواره با نيرويي عمود بر هر دوجهت حرکت و ميدان همراه است . و در نتيجه مسير به شکل مارپيچ طي مي شود .

laryngaphone
ميکروفون حنجره ~ ميکروفوني که به گلوي گوينده تماس پيدا مي کند و ارتعاشهاي صدا را مستقيماً و بدون نويز زمينه دريافت مي کند .

large aperture seismic array
لازا ( آرايه ي لرزه اي باگشادگي زياد ) ~ آرايه اي از 525 لرزه نگار که منطقه اي به قطر 200 کيلو متر در آمريکا را در بر ميگيرد ، به منظور به حد اقل رساندن نويز محلي ، هر يک از دستگاههاي لرزه نگار در عمق 60 متري زمين نصب مي شود . اين آرايه مي تواند به صورت الکترونيکي اختلالات زمين رد منطقه ي مورد نظر ...

lase
ليزري شدن ~ توليد امواج الکترومغناطيسي همدوس مشابه با يک ليزر .

laser ( laight Amplification by Stimulated Emission or Radiation )
ليزر ( تقويت نور با گسيل برانگيزشي تابش ) ~ نوعي وسيله ي الکتروني فعال که توان ورودي را به پرتوي بسيار باريک و شديد از نور همدوس مرئي يا زير قرمز تبديل مي کند . توان ورودي ، اتمهاي مشدد نوري را به تراز انرژي بالاتر بر مي انگيزاند و سپس مشدد اين اتمهاي بر انگيخته را به صورت همفاز تابش مي کند. چهار ن ...