lead-acid cell


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پيل سرب - اسيد ~ پيل مورد استفاده در باتريهاي ثانويه که الکترودهاي آن شبکه هاي سربي و شامل اکسيد سرب است که در طي بارگيري يا باردهي ( شارژ و دشارژ) مقدار آن در ترکيب تغيير مي کند. الکتروليت پيل ، ايد سوفلوريک رقيق است . در انواع ضد نشت اين پيل ، يک شبکه ي سربي به شکل باندپيچي در ظرف منفذ بندي شده و حاوي مقدار کاملاً دقيقي اسيد به کار رفته است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت lead-acid cell معنی lead-acid cell معنی lead-acid cell به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک lead-acid cell در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
leader
سرنوار ~ بخشي خالي يا بلااستفاده ي نوار در شروع قرقره که عمدتآ براي اتصال نوار به قرقره به کار مي رود .

Lead frame
قاب - سيم ~ قاب فلزي پرسي يا زدوده شده به روش شيميايي از جنس کووار يا ساير فلزات که داراي سطحي براي نصب تراشه و سر سيمهاي ورودي / خروجي است . پس از اتصال تراشه به قاب - سيم و زدن پيوندهاي سيمي ، بخش مرکزي آن در قاب اپوکسي ريخته شده و انواع بسته هاي SIP & SOT & DIP ساخته مي شود. بعد از آن سر ...

lead-in; down-lead
سيمي که آنتن بيروني تک - پايانه اي را به گيرنده يا فرستنده متصل کند. در دو قطبيها و ساير آنتنهاي دو پايانه اي از خطهاي انتقال براي اين منظور استفاده مي شود.

leading current
جريان پيشفاز ~ جريان متناوبي که زودتر از ولتاژ به وجود آورنده ي آن به مقدار حداکثر خود در 90 مي رسد . جريان پيشفاز در مدارهاي خازني جاري مي شود.

leading- edge pulse time
زمان پالس با لبه ي بالارونده ~ زمان لازم براي رسيدن دامنه ي لحظه اي پالس به کسر معيني از دامنه ي اوج آن.

leading ghost
شبح پيشرو ~ تصوير شبح واقع در سمت چپ تصوير تلويزيوني .

Leading load
بار پيشفاز ~ باري که عمدتاً خازني است و جريان آن از ولتاژ متناوب دو سر بار پيش است.

lead-in insulator
عايق تک سيم ~ عايقي سراميکي لوله اي با سوراخ محوري که تک سيم رابط بين آنتن و فرستنده را از خود عبور مي دهد. عايق در سوراخ تعبيه شده در بدنه يا قفسه ي فرستنده به روش پرسي جا داده شده است.

lead lanthanum zirconate titanate
تيتانيات زير کونات لانتانيم سرب [ پي ال زد تي ] ~ ماده اي با ويژگيهاي فروالکتريکي ، سراميکي ، الکترواپتيکي که ويژگيهاي نوري آن به وسيله ي ميدان الکتريکي يابا اعمال کشش يا تراکم تغيير مي کند. در انواع مختلف حافظه هاي اپتوالکترونيکي و قطعات نمايشگر به کار مي رود.

leadless ceramic chip carrier
جاتراشه ي سراميکي بدون سيم [ ال سي سي] ~ بسته ي سراميکي تخت براي نصب سطحي مدارهاي « وي ال اس آي» ( مجتمع سازي در مقياس خيلي بزرگ ) به روي تخته مدارهاي فاقد سوراخ . تعداد پايه هاي ورودي / خروجي آن نوعاً بين 20 تا 68 است.