light open


اصطلاح
برق و الکترونیک
10 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
قلم نوري ~ نوعي سلول يا ضرب کننده ي نوري ظرفيت که در بدنه اي به شکل قلم نصب مي شود و ممکن است باتار يا لوله ي نوري پلاستيکي همراه باشد ، با قرار دادن آن در برابر صفحه ي لامپ پرتو - کاتدي مي توان محفظه ي عبور باريکه ي الکتروني از نقطه ي مشخص را آشکار کرد. قلم نوري مي تواند ماهيت نمايشگر را تغيير دهد و از صفحه ي نمايش اندازه گيريهايي الکتروتيکي انجام دهد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت light open معنی light open معنی light open به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک light open در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
light pipe
لوله ي نوري ~ يک ميله ي پلاستيکي سا شيشه اي نرم و در عين حال محکم يا دسته اي از تارهاي نوري پلاستيکي يا شيشه اي شفاف که نور را با حداقل اتلاف از يک سر به سر ديگر آن منتقل مي سازند.

light-positive
مثبت نوري ~ ويژگي نور رسانايي مثبت طي آن تابش نور منجر به افزايش رسانايي و کاهش مقاومت مي شود. اين ويژگي در سلنيم مشاهده مي شود.

light ray
پرتو نور ~ باريکه اي از نور که داراي سطح مقطع کوچکي است.

light year
سال نوري ~ مسافتي که نور در مدت يک سال در فضا مي پيمايد که تقريباً برابر با 9/46 × 10 به توان 12 کيلومتر است.

limit bridge
پل حدي ~ شکل خاصي از پل و تستون که براي آزمونهاي الکتريکي سريع و عادي محصولات ساخته شده به کار مي رود . در اين پل نيازي به متعادل ساختن پل براي هر آزمون نيست و به جاي آن ، هر محصولي که انحراف خطاي آن در محدوده مجاز باشد ، قبول مي شود.

limited - scan arroy radar
رادار آرايه اي با پويش محدود ~ راداري که پويش باريکه ~ آنتن آن به حدود 10+ درجه محدود شده است و براي کاربردهايي نظير کنترل زميني نزديک شدن هواپيما به فرودگاه و يا تعيين موقعيت مسير زرادخانه ي دشمن يا هسته هاي خمپاره انداز به کار مي رود . آنتن آرايه اي چندکاره ي آن به دليل عدم نياز به انتقال دهنده ه ...

limiter
محدود کننده ~ مداري که دامنه ي سيگنال خروجي اش به سطح ~ آستانه معيني محدود مي شود و در نوسان مثبت يا منفي يا هر دو عمل مي کند . اين مدار در برخي گيرنده هاي ( اف ام ) بعد از تقويت کننده ي بسامد مياني ( اي اف ) قرار داده مي شود تا هر گونه تغييرات دامنه را از سيگنال بسامد - مدوله شده حذف کند . در محدو ...

limiting , chipping
محدود سازي ~ عمل مطلوب يا نامطلوب محدود کننده ي دامنه ي سيگنال به وسيله يک محدوده کننده .

limit velocity
سرعت حدي ~ حد اکثر سرعت الکترون متحرک در يک ماده ي جامد که به ترکيب آن بستگي دارد .

limit switch
کليد حدي ~ کليدي که در حد يا نزديکي حد حرکت يک جسم متحرک که به صورت الکتريکي کنترل مي شود . به صورت خودکار مدار را قطع مي کند .